۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

شعورم را هم پس میگیرم.....













سلام همشهری های عزیزم
اول اینکه ممنونم از اینکه در کامنت هایتان مرا مورد لطف قرار دادید و امیدوارم بتوانم کاری برای جنبش سبز و همشهری های عزیزم بکنم. امشب دلم می خواهد احساسی را به شما بگویم شاید شما هم احساسی مانند من داشتید...چند روزی بود بعد از بیانیه ی مهندس موسوی نکته ای ذهنم را پر کرده بود در واقع یک احساس بود امشب زمانی شد تا آن احساسم را با شما در میان بگذارم
دوستان عزیز سمنانی!نمی دانم تا چه حد حرف من حرف شماست اما من خیلی وقت است که خسته شده ام!خسته شده ام از حرفهای بی سر و ته احمدی نژاد!از هلو گفتن و هاله ی نور تا دروغهای شاخ دارش.می دانی چقدر تشنه ی دو کلام حرف حساب بودم میدانی چقدر از حرفهای چاله میدانی رییس جمهور تقلبیم خسته شده بودم؟تشنه ی منطق و استدلال بودم تشنه ی حرفهایی بودم که به شعورم بر نخورد.تشنه ی جمله ای بودم که به آن فکر کنم.تا آن که بیانیه ی چند روز پیش آقای موسوی را خواندم.بیشتر از همیشه احساس کردم که در این 4 سال چقدر به شعور من توهین شده بود و چقدر من نیاز دارم به حرفهای عاقلانه !
حرفهای مهندس موسوی ( دقیقا بر عکس حرفهای احمدی نژاد که به فهم و شعور مردم توهین میکند) بر روی من تاثیر گذاشت،بار دیگر مهندس موسوی با زبان قلمش به من گفت تو بیشتر از آن چه که فکر میکنی میفهمی!
مهندس موسوی!از اینکه نسل مرا اراذل اوباش نخواندی و مردم مرا با نام ملت آگاه ایران خطاب کردی ممنونم.از اینکه بر عکس احمدی نژاد به من عقلانیت را درس می دهی متشکرم.از اینکه جملاتی را به کار می بری که احمدی نژاد و دار و دسته اش از حرفهایت یک کلمه هم نمی فمند ممنونت هستم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر