۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

با طلوع آفتاب می خواهی چه کنی؟













،شمع دان ها را شکستی ،با طلوع آفتاب می خواهی چه کنی؟

رایم را دزدیدی ،لبخندم را گرفتی ،سینه ام را دریدی ،غرورم را شکستی ،با
اندیشه ام می خواهی چه کنی؟
ایرانم را آتش زدی ،مردمم را کشتی ،جوانی ام را سوزاندی ،آزادیم را گرفتی
،با آزادی خواهی می خواهی چه کنی؟
آبادی ام را ویران کردی ،آبرویم را بردی ،وطنم را فروختی ،مالم را تصاحب
کردی ،با خشمم می خواهی چه کنی؟
شمع ها را خاموش کردی ،شمع دان ها را شکستی ،با طلوع آفتاب می خواهی چه کنی؟



۱ نظر:

  1. سلام به شما همشهری ...

    جوانی هستم همانند شما. اهل سمنان و دوستار کشوری آزاد از غرب و شرق .

    اینکه در شهر بسته ، امنیتی و محدودی مثل سمنان فعالیت میکنید گواه جرات شما و حق بودن حرف ما هست.

    خواهش میکنم حتمآ از وی پی ان استفاده کنید. لینک خود را در سایر وبلاگ ها قرار دهید .

    به زودی، به شما می پیوندم.
    ... V ...

    پاسخحذف