۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

بیانیه ی شماره 1 گروه جوانه های سبز سمنان

"انسان نماها عالمش می خوانند با اینکه از علم بهره ای نبرده است،بامدادان که از خواب برمی خیزد کاری جز روی هم انباشتن چیزی که اندکش بهتر از بسیارش است ندارد.همین که مانند حشرات پست از گندیده ها سیراب گشت و بیهوده را روی هم انباشت در میان مردم به قضاوت می نشیند و روشن ساختن حقایقی را بر عهده میگیرد که بر دیگران مشتبه است" نهج البلاغه،ترجمه علامه جعفری، خطبه 17 (در توصیف کسانی است که در میان امت،بدون شایستگی متصدی منصب قضاوت می گردد).

خداوندا به من قدرتی عطا فرما که بتوانم از دین تو در مقابل دین فروشان این مرز و بوم محافظت کنم.
ما جوانان سبز سمنان خواهان تحولی در روند اقتصادی،سیاسی اجتماعی کشورمان ایران هستیم و امید داشتیم که با صندوق های رای این تحول را کلید بزنیم.اما قدرتمندان با تجاوز به رای های ما متاسفانه برگه های رای را به باد سپردند و به جای ما تصمیم گرفتند.

حال که سردمداران کشورمان ایران،صندلی قدرت کر و کورشان کرده و دین را برای منفعتشان به یغما برده اند و میزان قضاوت آنان گویی که وارونه شده است ما به این فکر افتادیم تا در راستای قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برای برگرداندن اسلام راستین به کشور گام هایی هر چند کوچک اما در راه حق و با یاری خداوند متعال برداریم.
هدف گروه جوانه های سبز سمنان پاسداری از اسلام،حقوق بشر،آزادی اندیشه و حق حیات که بزرگترین حق در اسلام است،میباشد.
بر آن داریم تا در راستای همین قانون اساسی(که همین سردمداران کشور نوشته اند اما خود به آن پای بند نبوده اند) بتوانیم حق خود و مردم را باز ستانیم و اسلام را از چنگ دین فروشان سرزمینمان نجات دهیم.
هر گروه و تشکیلاتی با هر عقیده و هر دینی می تواند ما را در این راه مساعدت کند به شرط منحرف نشدن از اصول گروه جوانه های سبز سمنان.
تاریخ تاسیس رسمی
30/5/88
گروه جوانه های سبز سمنان

۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

معرفی چند کتاب برای بالا بردن مطالعات جنبش سبز-مقاله های مفیدی است حتما بخوانید


لهستان: قدرت همبستگی از کتاب "نیرویی قوی تر" نوشته پیتر اکرمن و جک دووال
دانلود

از بازداشتگاه تا بازداشتگاه ، گزارشی مستند از وجود بازداشتگاهای مخصوص،مخفیو مخوف امنیتی در ایران(واحد انتشارات فعالان حقوق بشر در ایران)
دانلود

ضد کودتا-anti coup,نوشته ی جین شارپ و بروس جنکینز،ترجمه:مرکز مطالعات دفاع استراتژیک بی خشونت
دانلود

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

از امید تا امید

سلام همشهری های عزیز
از امروز می خوایم کار این وبلاگو رسما شروع کنیم،می خوام یک کم از چند ماه پیش بگم از فضای سبز اینجا،از امیدی بگم که سمنانو سبز کرده بود و دل ما رو روشن!!
میخوام از خودم بگم من تقریبا یک ماه و خورده ای قبل از انتخابات به وسیله ی یکی از هم دانشگاهی هام با مهندس میرحسین موسوی آشنا شدم،من همون موقع هیچ چیز درباره ی ایشون نمیدونستم دوستم خیلی با من صحبت کرد از برنامه هایش از شعارهایش از تفکرش و من یک ساعت با ایشون درباره ی سیاست های کلی این 30 ساله گفتم و او هم سعی کرد مرا توجیه کند که میشود این ویرانه(ایران) را با دست خودمون تبدیل به کشوری مستقل و پیشرفته کنیم.در آخر من لبخندی زدم و گفتم :بذار من توی اینترنت نگاهی به سوابق ایشون و کارنامه اش بکنم،چند روز برای این تصمیم مهم وقت می خوام بعد بهت خبر می دم! و از این هم دانشگاهی جدا شدم.به خونه اومدم بعد از کمی استراحت پای اینترنت نشستم تا حس کنجکاویمو راضی کنم.توی سرچ گوگل زدم میرحسین موسوی انواع صفحات اومد از ویکیپدیا تا سایت های فرهنگی.همه را یک به یک مطالعه کردم نخست وزیر دوران جنگ،سیاستمدار،نقاش،معمار و در مورد هر کدوم مطالعه کردم.درباره همسرش مطالعه کردم سولبق مبارزاتیش و کارنامه ی تحصیلاتش.برای من که یک دختر بودم خیلی
غرور انگیز بود که همسر رییس جمهورم دکترای علوم سیاسی داره و پا به پای شوهرش می تونه کشور رو اداره کنه.و این را به فال نیک گرفتم نا حقوق زنها با مردها برابر شه!
بعد از مطالعه در دنیای فناوری رفتم سراغ راه سنتی و شروع کردم از پدر و مادرم و آشناهامون سوال کردم!عجب!یک نفر هم از ایشون و دوران نخست وزیریش بد نگفت!با خودم گفتم چرا من ایشونو نمیشناختم!و چه پیشنهاد خوبی این دوستم داد تا برم و این همه پرس و جو کنم.چند روز این سوال ها و سرچ ها طول کشید میخواستم مطمئن شم که ایشون ارزش رای من را دارد منی که انتخابات را تا قبل این تحریم کرده بودم.عقلم باور کرده بود اما احساسم میگفت بازم برو،ببین،بپرس.رفتم جلوی ستاد آقای موسوی بروشورهایش را خواندم با جوان های آنجا صحبت کردم و دیگر این بار قلبم گفت :درسته!
نمی خوام سرتونو درد بیارم این چند هفته من هر روز به ستاد میرفتم و از هرگونه کمک دریغ نمیکردم تا شب عرق میریختم اما خوشحال بودم!نه تنها من بلکه همه خوشحال بودن!مردم رو بیشتر از همیشه دوست داشتم و انگار همه دوباره زنده شد بودند!فضای همبستگی،اتحاد و عشق در آنجا برام غیر قابل توصیفه!راستی توی این مدت یکی از شخصیت های مهمی که به شهر ما اومد و برامون سخنرانی کرد دکتر رمضانزاده بود.واقعا سخنرانیش فوق العاده بود!ما رو واقعا آگاه کرد و به وجد آورد!
یعنی واقعا میشود دوباره ایران را بسازیم؟! مهندس موسوی با حرفهایش از امید های مرده ی ما نهالی ساخت که همه ی ما آماده ی مراقبت از این نهال کوچک بودیم.کرامت...چیزی که ما حتی آن را نشنیده بودیم.....کلمه ای نامانوس که ذهن ما را پر کرده بود....آزادی اندیشه،چقدر حرفها توی این 22 سال از زندگیم به گلوم فشار می آورد تا بگم اگه همه چیز درست پیش میرفت....
روز انتخابات....می تونی باور نکنی اما شبی که فرداش قرار بود من و ما بریم رای بدیم تا ساعت 3 نصف شب خوابم نبرد صبح زود همه ی خانواده بیدار شدیم خونمون این چند هفته خیلی سبز شده بود...همه با هم رفتیم همه خودکار بردیم!من با دقت تمام نوشتم میرحسن موسوی خامنه و کد 77 رو در جای کد نوشتم....همه رای دادیم و اومدیم خونه.....همه با هم چک کردیم که همه درست نوشته باشیم!اما غافل از اینکه این دولت نامشروع همه را یک جور میخواند...
آن روز هم گذشت و من باز به خواب نرفتم،اما خیالم راحت بود سبزها 2 برابر و بعضی جاها 3و یا 4 برابر دیگران بودند....منتظر اعلام نتیجه بودم اما نه آن روز!نه آنقدر سریع!ولی انگار آقای کردان همه را ذهنی حساب میکرد!و آقایون بسیجی هم مینوشتند!ساعت 6 صبح بیدار شدم فکر نمیکردم حتی 5% از آرا رو شمرده باشن اما رادیو رو روشن کردم و در کمال ناباوری بیش از نیمی از صندوق ها را شمرده بودند!و یک شوکه ی دیگر هم این بود که آرای اون رییس جمهور دروغگو هم بالاتر از همه بود!باز هنوز امید داشتم با شمردن شهرهای بزرگ رای های مهندس موسوی از احمدی نژاد پیشی بگیرد،گر چه اصلا فکر نمیکردم که آرای مهندس موسوی در مقایسه با احمدی نژاد قابل مقایسه باشه و اصولا هم این بود این رییس جمهور دروغگوی ما رقیبی برای مهندس موسوی به شمار نمی رفت.اما انگار آقای کردان رای های احمدی نژاد را مهندس موسوی خوانده بود و رای های آقای مهندس موسوی را احمدی نژاد!!!از او انتظار بیشتر از این هم نمیرفت!
خلاصه آن روز یک شک همگانی به همه ی ملت زده شد!اگه یک عمر فکر میکردیم که چه جوری حال 24 میلیون ایرانی رو بگیریم هیچ وقت به این ظریفی به این نتیجه ی درست نمیرسیدیم!
و یک نکته ی ظریف دیگه هم این بود که آقای کروبی شیخ اصلاحات حتی اگه دوستان و آشناهایش به او رای میدادن بیشتر از این می شد!چه برسد به اون همه هوادار که من خودم دیده و شنیده بودم!اینم یک جور عقده و کینه ی دیرینه بود که می خواستند به این شیخ شجاع بزنند که زدند!ا در برخی حوزه ها حتی رای خود نماینده ی ستاد کروبی هم لحاظ نشده بود!!
می خوام یه کم عکس براتون بزارم از دوران خوبی که ما با هم در سمنان داشتیم تا امیدمان دوباره زنده شود....خیلی حرفها رو از اون موقع نزدم دیدم حوصلتون سر میره اگه زیادی بگم اما سعی میکنم در پست های بعدی بیشتر حرف بزنم!!! برای اینکه حسن نیتم از گذاشتن این عکس ها معلوم شود چهره ها را سیاه و مات کردم عزیزانم.....من عکس هایم متاسفانه کم و آماتور هست زیرا عکسبرداری و فیلم برداری ممنوع بود اما از عکاس های محترم که حق عکس داشتند تقاضا میکنم عکس های با کیفیت خود را از این جنبش سبز سمنان برای ما بفرستند یا خودشان صورت ها را بپوشونن یا به ایمیل ما بفرستن و ما اینکار رو انجام میدیم.و چون قابلیت عکس در شب را با دوربینم نداشتم از جمعیت عظیم در شب عکسی ندارم.










نامه مهدی هاشمی به ضرغامی

مهدی هاشمی رفسنجانی در نامهای به عزت اله ضرغامی رئیس صدا و سیما خواستار انتشار تکذیبیهاش پیرامون اتهامات نسبت داده شده در رسانه ملی به وی شده است.

پس از آنکه در چهارمین دادگاه متهمان اغتشاشات اخیر، یکی از متهمان برخی اتهامات را به مهدی هاشمی در خصوص هزینههای انتخاباتی و مواردی از این دست نسبت داد و این اظهارات عیناً در صداوسیما پخش شد، مهدی هاشمی در نامه به ضرغامی عزت اله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما خواستار انتشار تکذیبیهاش در صدا و سیما شد. در متن این نامه چنین آمده است:

"بسم الله القاصم الجبارین
ریاست محترم صداوسیما
با سلام

پیرو اظهاراتی که آقای حمزه کرمی یکی از متهمین جریانات اخیر که بیش از هفتاد روز در سلول انفرادی بوده و بدون وکیل روز سه شنبه 88/6/3 در دادگاه حاضر شد و برخلاف تبره 1 ماده 188 قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر میدارد خبرنگارهای رسانهها میتوانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی گزارش مکتوب تهیه کرده و بدوم ذکر نام و یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی یا مشتکی عنه باشد، منتشر نماید. {تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است}

ضمن درخواست وقت پاسخگویی طبق مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مطالب زیر جهت اعلام در اولین برنامه صداوسیما ارسال میگردد.

اینجانب مهدی هاشمی هرگز اعتقادی به هزینه تبلیغات انتخاباتی از محل بودجه بیتالمال نداشتهام و اظهارات آقای کرمی کذب محض است.

سازمان بهینهسازی مصرف سوخت سازمان دولتی است و هزینه اعتبارات در این سازمان طی مراحل محاسبات از جمله تشخیص، تسجیل، تخصیص، تامین اعتبار و انجام هزینه انجام میگیرد که همه این اقدامات توسط ذیحساب و مدیرمالی منصوب از طرف وزارت امور اقتصاد و دارایی انجام و اسناد آن توسط سازمانهای نظارتی بررسی و تفریق بودجه انجام میگیرد و طرح ادعاهای واهی و سندسازی خلاف واقع بوده و قبل از اثبات در مراجع قضایی جرم و قابل تعقیب است و در طول چهار سال گذشته که این جانب از سازمان منفصل شده، اسناد هزینههای انجام شده توسط سازمانهای نظارتی بارها بارها مورد رسیدگی قرار گرفته است.

کل هزینه تبلیغات در بودجه سازمان بهینهسازی در سال 84 مشخص است و بخش عمده این اعتبارات نیز برای انجام تبلیغات به صدا و سیما واگذار شده و انجام دو میلیارد تومانی از این بودجه با سندسازی با وجود دستگاههای نظارتی مختلف محال و ممتنع است.

حال که پرونده انتخابات سال 84 باز شده برای تنویر افکار عمومی خوب است که دو میلیارد تومان ادعایی در دادگاه فرمایشی همراه با 340 میلیارد تومانی که از شهرداری مفقود شده و بارها توسط شهردار وقت و شورای شهر و سازمان بازرسی کل کشور مورد سوال قرار گرفته، یک جا بررسی شود. {تا رسوا در او غش باشد}

در ارتباط با سایت جمهوریت، اینجانب هیچ ارتباط ارگانیکی با سایت مذبور نداشتیم و هیچ مسئولیتی در آن سایت نداشتم.

و نکته قابل توجه اینکه این اقدام فرمایشی درست پس از آن انجام گرفته که شکایت خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی از آقای احمدینژاد برای قوه قضاییه ارسال شده است.

مهدی هاشمی رئیس دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی"

گزارش جلالی از جلسه کمیته ویژه با کروبی


سخنگوی کمیته ویژه مجلس از با اشاره به مذاکرات این کمیته با مهدی کروبی درباره موضوع آزار جنسی بازداشت شدگان گفت: باید با سرعت به این موضوعات رسیدگی شود و هرچه بیشتر درباره رسیدگی به چنین مسائلی تاخیر داشته باشیم فضا برای ایجاد حملات روانی علیه نظام بیشتر می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، کاظم جلالی سخنگوی کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث اخیر در جمع خبرنگاران پارلمانی اظهار داشت: روز گذشته دیدار سه ساعته اعضای کمیته ویژه با آقای کروبی برگزار شد که در ابتدای این دیدار مسائلی درباره بازداشت های اخیر و وضعیت بازداشتگاه ها مطرح گردید و دبیر کل حزب اعتماد ملی دغدغه های خود را نسبت به برخی مسائل ابراز داشت و کمیته نیز متقابلاً گزارشی از کارهایی که تا کنون انجام داده به وی ارایه نمود.

وی با بیان اینکه موضوع اصلی این دیدار نامه اخیر حجت الاسلام کروبی به آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی برخی بازداشت شدگان اخیر در بازداشتگاه ها بود، افزود: در این رابطه از آقای کروبی پرسیده شد تا کنون چند نفر درباره این موضوع به شما مراجعه کرده اند که ایشان گفت تا کنون 4 نفر از بازداشت شدگان که مورد آزار جنسی در بازداشتگاه ها قرار گرفتند به وی مراجعه نمودند.

جلالی تصریح کرد: درادامه این دیدار اعضای کمیته از آقای کروبی پرسیدند که آیا شما در مورد آزار جنسی بازداشت شدگانی که مورد آزار جنسی قرا رگرفته اند به قطعیت رسیده اید؟ که ایشان تاکید کرد که هنوز درباره این موضوع به قطعیت نرسیده و این مطلب را در نامه ای که به آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشته است درج نموده است.

وی با بیان اینکه کروبی دلیل نوشتن نامه به آیت الله هاشمی رفسنجانی را متعلق دانستن خود به نظام و نگرانی و دغدغه درباره موضوعات مطرح شده دانسته است، گفت: آقای کروبی خواستار این بود تا موضوعات مطرح شده پیگیری و بررسی شود تا صحت و سقم آن مشخص گردد.

مخبر کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه گلایه ما از آقای کروبی این بود که چرا این نامه را به کمیته ویژه بررسی وضعیت بازداشت شدگان یا مراجع قضائی ارایه نکرده اند، یادآور شد: نکته ای که آقای کروبی در این باره گفت این بود که این افراد متاسفانه نمی توانند اعتماد لازم را داشته باشند و از امنیت خود نگرانی دارند.

جلالی ادامه داد: ما در این جلسه خطاب به آقای کروبی اعلام کردیم که در این زمینه و برای تامین امنیت این افراد با علی لاریجانی رئیس مجلس و آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه گفتگوهای لازم را صورت خواهیم داد چون نهایتاً اراده نظام و رهبری این است که این گونه موضوعات پیگیری شده و با متخلفین برخورد شود و اگر چنین موضوعاتی فضاسازی علیه نظام است این موضوع هم مشخص گردد.

وی با بیان اینکه گزارش دیدار اعضای کمیته ویژه مجلس با آقای کروبی به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ارایه شده است، یادآور شد: در این زمینه در صدد هستیم تا با رئیس قوه قضاییه نیز دیداری داشته باشیم و این موضوع را مطرح کنیم.

وی در پاسخ به سئوال خبرنگاری که پرسید آیا آقای کروبی افرادی که مورد آزار جنسی در بازداشتگاه ها قرار گرفته اند، به کمیته ویژه معرفی کرده است یا خیر؟ اظهار داشت: ایشان این افراد را به ما معرفی نکردند و بعد از طی مقدمات قرار شد که این افراد به کمیته ویژه معرفی شوند که اگر مامور و مامورانی در این زمینه تخلفی کردند باید با جدیت با آنان برخورد شود.

جلالی تصریح کرد: آقای کروبی در جلسه دیروز به ما اعلام کردند که یکی از افرادی که مورد آزار جنسی در بازداشتگاه ها قرار گرفته است را پیش از این به نهادهای قضائی معرفی کرده که متاسفانه برخورد خوبی با وی صورت نگرفته است بنابراین ایشان منتظر فراهم شدن مقدمات برای معرفی این افراد به کمیته هستند.

جلالی اضافه کرد: معتقدم باید با سرعت به این موضوعات رسیدگی شود و هرچه بیشتر درباره رسیدگی به چنین مسائلی تاخیر داشته باشیم فضا برای ایجاد حملات روانی علیه نظام بیشتر می شود. بنابراین یکی از نکته های مورد نظر ما این است که با سرعت هرچه بیشتر درباره این گونه مسائل عمل کنیم.

وی گفت: متاسفانه در فضایی که عده ای راست و دروغ را با هم ممزوج می کنند دلسوزان باید برای بهبود شرایط کمک کنند و ما نیز برای بازسازی اعتماد بین جامعه صادقانه با مردم صحبت کنیم و خطاها را به آنها گفته و با عاملان تخلف برخورد کنیم.

سخنگوی کمیته ویژه مجلس تاکید کرد که مردم باید ببینند اراده نظام بر آن است تا با هر متخلفی در هر جایگاه و لباسی برخورد صورت خواهد گرفت لذا باید با جداسازی اخبار راست و دروغ به درستی در این زمینه عمل کنیم.

کیهان دروغگو! پنج طبقه بعدی کجا بود؟

کسی از ما خرده نگیرد که چرا از روزنامه کیهان انتظار حرف حساب دارید. واقعا چنین انتظاری نداریم. اما چه کنیم وقتی که حتی سرمقالههای این روزنامه هم بر مبنای قصههای بیمبنا و آن هم پس از عبور از دالان یک کلاغ و چهل کلاغ نوشته میشود. کیهانیان! لااقل گاف ندهید. ستاد قیطریه پنج طبقه بود، نه ده طبقه!

روزنامه کیهان در سرمقاله روز چهارشنبه نوشته است: محسن امين زاده كه روز گذشته در جايگاه متهم نسبت به اتهامات خود دفاع - بخوانيد اعتراف- مي كرد، مديريت ستاد عمليات رواني مذكور را برعهده داشته و در برج ده طبقه قيطريه - مربوط به فرزند يكي از مسئولان كه ارتباط تنگاتنگي با ستاد موسوي داشته- حين ضبط برنامه براي شبكه BBC فارسي دستگير شده است. شبكه اي كه با مصوبه مستقيم مجلس انگليس آغاز به كار كرده و علي اصغر رمضانپور- معاون فرهنگي عطاءالله مهاجراني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت خاتمي- سردبيري آن را برعهده دارد.

به اتهامات دروغ دیگری که مثل نقل و نبات حوالهی دیگران میشود کار نداریم؛ به واقعیت کار داریم. برج پنج طبقه که به خواست حسین بازجو یکباره ده طبقه نمیشود! یکی دو طبقه هم اضافه نکردهاند؛ سرراست دو برابر شده است! خوب است کیهانیان شهردار نشدند که اینقدر راحت تراکم میفروشند، آن هم به رایگان!!

محض اطلاع کیهانیان یادآوری میکنیم: ساختمانی که در قیطریه در اختیار ستاد اصلاح طلبان حامی مهندس موسوی قرار گرفت، یک ساختمان استیجاری پنج طبقه بود. اگر باور ندارند که این «برج» پنج طبقه بیشتر نداشته، میتوانند از کسانی بپرسند که عصر روز انتخابات به آن ساختمان حمله کردند و مستقیم هم به طبقه چهارم رفتند. باز اگر هنوز شک دارند، میتوانند از سعید مرتضوی بپرسند که چند ساعت پس از آن حمله، حکم پلمب کدام طبقات آن ساختمان را امضا کرد.

چشم هم به آدم اینقدر دروغ نمیگوید که کیهان! هر ناظر علاقهمندی میتواند از اتوبان صدر وارد قیطریه شود و در سمت چپ خود یک ساختمان با نمای شیشه دودی قهوهای رنگ را ببینند که پلاک 5 بالای در آن نصب شده است، و تعداد طبقات آن را بشمرند. اما ظاهرا نوشتن سرمقاله کیهان راحتتر از چنین بررسی سادهای است.
http://www.mowjcamp.com/article/id/22025

درباره خبر خاک‌سپاری مخفیانه شهدا/ حنیف مزروعی

حنیف مزروعی

خبر به خاک سپاری مخفیانه شهدا چند روزی است که در سطح رسانه‌های مختلف انعکاس وسیع یافته و سایت نوروز پایگاه اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان رسانه‌ای که اقدام به انتشار این خبر نموده در معرض حملات و تکذیب‌ها قرار گرفته است.



در این جا سعی خواهم کرد به عنوان یک روزنامه‌نگار و کسی که مسئولیت سایت نوروز را تا این لحظه در دست دارد شرح دهم که چگونه این خبر به دست آمد و این ماجرا از ابتدا چه بود و چگونه به اینجا رسید.

1- در تاریخ 21 تیرماه یکی از مادران قربانیان حوداث پس از انتخابات به خبرنگار نوروز اطلاع داد که در سردخانه شهید امین زاده واقع دراسلامشهر تهران که یکی از بزرگترین سردخانه‌های صنعتی کشور است تعدادی جسد نگاه داری می‌شده. او گفت هنگامی که در جستجوی عزیز گمشده اش در این سردخانه بوده تعداد زیادی جسد دیده که بر روی هم ریخته شده بود و مشاهدات این مادر برمی گشت به دو روز پیشتر یعنی تاریخ 19 تیرماه.

2- در تاریخ 21 تیرماه نوروز اقدام به انتشار اظهارات این مادر کرد، اما از آنجایی که مستندات کافی برای دفاع از این خبر در دست نبود در خبر ذکر شد که "شنیده شده است".

3- پس از انتشار این خبر همکاران سایت نوروز اقدام به جمع آوری مستندات مربوط به این خبر کردند و از جمله اینکه ما بنا به شهادت برخی پرسنل سردخانه شهید امین‌زاده متوجه شدیم که در همان شب انتشار خبر سردخانه تعداد قابل توجهی رفت و آمد غیرطبیعی به محل این سردخانه صورت گرفته و خودروها چیزهایی را از سردخانه به بیرون منتقل کرده‌اند.

4- در روزهای پس از انتشار خبر نیز گزارش‌هایی به دست ما رسید مبنی بر اینکه برخی جنازه‌های تحویل داده شده به خانواده قربانیان یخ زده بوده و در تصاویری که از این شهیدان منتشر شد و در سایت نوروز نیز منتشر گردید و متعلق است به شهید بهزاد مهاجر کاملا مشخص است که جسد این شهید فرم و قالب یخ زده گرفته در حالیکه به هیچ عنوان اجسادی که در پزشکی قانونی نگهداری می شوند حتی بعد از گذشت 40 روز به این صورت در نمی آیند و این مسئله صحت خبر نوروز مبنی بر نگهداری در یک سردخانه صنعتی را تایید کرد.

5- براساس ادامه پیگیری‌ها ما به این نتیجه رسیدیم که در شب 21 تیرماه تعداد قابل توجهی خودرو که متعلق به سازمان بهشت زهرا نبوده اند اجسادی را به بهشت زهرا منتقل کرده اند و البته در همان زمان نیز گزارش هایی از انتقال برخی اجساد به شهرهایی مانند اصفهان و حواشی تهران هم بود که تا این لحظه ما نتوانسته ایم هیچ سندی در این خصوص بدست بیاوریم. اما در خصوص بهشت زهرا براساس گزارش برخی پرسنل این مرکز تایید شده است که در تاریخ های 21 و 24 تیرماه تعدادی خودروی غیراستاندارد که برای حمل و نقل اجساد مورد استفاده قرار نمی گیرند به بهشت زهرا رفت و آمد داشته اند.

6- با پیگیری های انجام شده مشخص شد که در قطعه جدیدالتاسیس 302 که در نقطه ای حدودا خارج از محدوده قدیمی بهشت زهرا واقع است و آن طرف اتوبان جاده قدیم بهشت زهرا می شود محلی وجود دارد که اجساد به آنجا برده و در آنجا بدون نام و نشان دفن شده اند.

7- براساس این اطلاعات ما یک هفته پیش از اعلام این خبر توانسته بودیم تمامی مستندات و ادله را جمع آوری کنیم و حتی در همان زمان تمامی شماره جوازهای دفن را نیز در اختیار داشتیم. به جهت حساسیت های این خبر ابتدا با مسئولین بهشت زهرا تماس گرفتیم. ولی هیچکدام در آن زمان نه خبر را تایید و نه رد کردند و پاسخ قانع کننده ای به ما ندادند.

8- در نهایت جمع بندی اعضای تحریریه سایت نوروز به این نقطه رسید که با توجه به اینکه خانواده های زیادی در روزهای پس از انتخابات همچنان در انتظار بازگشت عزیزانشان هستند و از محل آنها اطلاعی ندارند، برای استیفای حقوق کشته شدگان بهترین راه حل انتشار جزئیاتی از این واقعه است و ما با پذیرفتن تمامی هزینه های مترتب بر انتشار این گزارش، در تاریخ 31 مردادماه خبر را منتشر نمودیم.

9- در همان روز 31 مرداد مجید نصیرپور عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در واکنش به این خبر نوروز گفت که مجلس مسئله دفن دسته جمعی کشته شدگان را پیگیری می کند. این مسئله برای ما بسیار مایه امیدواری شد که یک نماینده اعلام کرده که مسئله بررسی می شود.

10- اما با کمال تعجب در همان روز فرهاد تجری عضو کمیسیون امنیت ملی و کمیته پیگیری وقایع بازداشتگاهها و بازداشت شده ها اعلام کرد که این خبر صد در صد دروغ است. تکذیب آقای تجری در حالی صورت گرفت که تنها ساعاتی از انتشار این خبر توسط نوروز گذشته بود و ایشان می توانستند حداقل برای اطمینان از خبر نوروز قدم رنجه کرده و نگاهی به قطعه ای که مورد مدعایمان بود بکنند و بعد تکذیب کنند اما بدون هیچ تحقیقی اعلام کردند که این خبر دروغ است و همه مسایل در بازداشتگاه ها شفاف بوده و ابهامی وجود ندارد. گویا فراموش کرده بودند که مدتی پیش به صلاحدید رهبری و به خاطر شرایط غیر استاندارد، دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک صادر شده بود و هنوز هم اصرار داشتند ابهامی در مورد بازداشتگاه ها وجود نداشته است!

11- ما در سایت نوروز سعی کردیم در گزارش اول خود به صورت مختصر به این مسئله بپردازیم اما پس از این تکذیب برای اثبات مدعایمان اقدام به انتشار شماره جوازهای دفن نمودیم تا مشخص شود بدون سند خبر را اعلام نکرده ایم.

12- روز گذشته نیز در کمال تعجب رئیس سازمان بهشت زهرا اقدام به تکذیب این خبر نمود که جز اظهار تاسف نمی‌توان در مورد آن نظری داد. ایشان اگر سری به قطعه 302 بزنند خودشان مشاهده خواهند کنند که چند قبر در این قطعه وجود دارد که نام متوفی در آن درج نشده است. در حالی براساس روال کار بهشت زهرا همیشه وقتی شخصی فوت می‌کند و جواز دفن صادر می شود یک پلاک کوچک به متوفی تعلق می گیرد که در آن نام کامل به علاوه شماره قطعه و سایر اطلاعات مرتبط ذکر می‌شود. در فیلمی که همکاران نوروز تهیه کرده‌اند به وضوح مشخص است برخی از قبرها نامی ندارند در حالیکه برخی دیگر که متعلق به مردم عادی است با نام و مشخصات می‌باشد.

13- آقای حمیدرضا کاتوزیان عضو کمیته پیگیری مسائل بازداشتگاهها و بازداشت شده ها اعلام کرده اند که حاضر هستند این مسئله را پیگیری کنند. ما نیز به شدت از این امر استقبال می کنیم و حاضر هستیم بخشی از مستندات منتشر شده و منتشر نشده خود را در اختیار این کمیته یا هر کمیته بی طرف دیگری قرار دهیم.

14- در پایان به ذکر این مطلب بسنده می‌کنم که کاری که ما در این قضیه انجام دادیم وظیفه مان به عنوان روزنامه نگار بود. یک روزنامه نگار وظیفه دارد در مورد اخبار مهمی که به دستش میرسد تحقیق وکنکاش کند و هرگاه از واقعیت آن کسب علم کرد اقدام به انتشار آن نماید و از این جا به بعد برعهده مراجع قانونی و حقوقی است که با پیگیری مسئله حقایق را روشن و عاملان را مجازات کنند.

http://www.mowjcamp.com/article/id/21747

کیفرخواست سردرگم، اعترافات بریده بریده، ادعاهای بی‌مدرک در نمایش چهارم، گالیله هم اعتراف کرد

صبح امروز چهارمین قسمت از سریال خسته کننده‌ی اعتراف‌گیری از اصلاح طلبان برگزار شد. در تصاویری که از این دادگاه نمایشی در صداوسیما پخش شد، حجاریان روی صندلی ردیف اول نشانده شده و بلندگویی جلوی او قرار دارد تا خواندن اعترافاتش را به دیگری واگذار کند. در این جلسه همچنین اعترافات مضحکی از قول حجاریان خوانده شد که جمله جمله‌ی آن، دروغین بودنش را فریاد می‌زند. کیفرخواست نیز در این جلسه ناگهان ریل عوض کرد و به جای افراد، لبه‌ی اتهامات به سوی دو حزب نشانه رفت؛ بدون اینکه چنین اتهاماتی پیش از این مطرح بوده باشد.


- طنزآمیزترین قسمت آغازین دادگاه، سخنان قاضی دست‌نشانده بود که از متهمان می‌خواست: در اظهارات خود هنگام محاكمه خلاف حقيقت وجدان، ادب و قوانين سخن نگفته و از اشاره به اسامي كساني كه نامشان در پرونده آنها درج نشده خودداري كنند و در صورت لزوم اين كار را در يك جلسه غيرعلني و يا در قالب لايحه اظهارات خود را ارائه دهند. این در حالی بود که در جلسات قبلی دادگاه نمایشی، زندانیان دیگر بارها وادار به نام بردن از افراد غایب در دادگاه شدند و آقای به اصطلاح قاضی نیز سکوت کرد و خندید، اما حال که نوبت به سران اصلاح طلبان رسید، به آنها اخطار قانونی می‌داد. قاضی اما با ترس و هنوز خبری نشده، زندانیان را تهدید کرد که در صورت بر هم زدن نظم دادگاه! (بخوانید اعتراض به دادگاه نمایشی) از یک تا پنج روز بازداشت می‌شوند. جالب است او کسانی را تهدید می‌کرد که اکثرا برای بیش از دو ماه در بازداشت بودند.

- خبرگزاری فارس رأس ساعت 11:12 متن کامل! کیفرخواست را منتشر کرد تا این بار همانند بارهای قبلی، با انتشار متن کیفرخواست در لحظات بعد از قرائت آن، دست خود را رو کند و نشان دهد که این خبرگزاری تا چه حد با محفل کودتاچیان مرتبط است که حتی متن کامل را هم از قبل در اختیار دارد.

- این بار هم نویسندگان کیفرخواست ادعاهای قبلی خود در روزنامه‌های جوان و کیهان و ایران مبنی بر ارتباط ستاد قیطریه با ایستگاه پخش تلویزیونی بی‌بی‌سی را تکرار کردند، اما باز هم حتی یک سند و مدرک یا حتی نشانه و حدسی غیر از ادعای کلی در این باره مطرح نکردند.

- کیفرخواست مضحک دادگاه چهارم برای اولین بار ادعا کرده که مهاجمان عصر روز انتخابات به ستاد قیطریه، عوامل ناجا بوده‌اند؛ عواملی که ماموران امنیتی بعدی، آنها را مجرم خواندند و علیه آنها صورتجلسه تهیه کردند و مطبوعات وابسته به کودتا نیز در ابتدا از آنها با عنوان عوامل خودسر و مشکوک یاد کردند. حال باید دید آنها چه مأمورانی بودند که نه حکم داشتند و نه کارت شناسایی!

- ظاهرا بانیان دادگاه نمایشی اصلا نیازی به این نمی‌بینند که ابتدا متهم را مشخص کنند و سپس از اتهام سخن بگویند. لااقل در چهار جلسه اخیر، دادگاه بارها متهم عوض کرده و این بار موضوع از افراد فراتر رفت و حزب مشارکت مستقیما متهم شد. جالب است که کودتاچیان بانی دادگاه حتی نیازی نمی‌بینند که لااقل چند ساعتی قبل از دادگاه، خبر دهند که چه کسی قرار است در آن متهم شود!

- تقریبا همه یا لااقل اکثر اظهاراتی که از زندانیان نقل شده، جملات بی‌سر و ته و بریده‌ای است که واقعا معلوم نیست با چه مقدمه و برای چه نتیجه‌ای گفته شده و در واقع می‌توان گفت اکثر آنها نیاز به بگیر و ببند نداشت و سخنانی بود که بیرون از زندان هم مطرح بود. بحث‌های درون حزبی، اختلاف نظر درباره برخی متن‌ها و مواضع و تحلیل‌های متفاوت از اتفاقات سیاسی، فقط برای کسانی می‌تواند عجیب باشد که به اطاعت و بله قربان عادت کرده‌اند، کسانی همچون نویسندگان کیفرخواست دادگاه نمایشی.

- حجاریان هم اعتراف کرد. جملات زیبا و تاریخی کیفرخواست از قول حجاریان مبنی بر اینکه «اينكه ظرفيت نظام محدود است اشتباه است ،اصطلاح ديكتاتوري ليبرال غلط است ،توتاليتريسم در ايران منتفي است.الفاظي نظير تماميت خواه، توتاليتاريسم و سلطانيسم براي ايران اشتباه است» همه‌ی نشانه‌های یک اعتراف کاملا خودخواسته! و بی‌ارتباط با خلصی از فشارهای بازجویان را به همراه دارد.

- جالب است که کیفرخواست در موارد متعددی صرفا به شنودهای ستاد قیطریه، دفتر حزب مشارکت و جلسات حزبی متکی است و یکی نیست که به نماینده دادستان بیاموزد این شنودها هیچ اعتبار قانونی ندارد. خیلی که می‌خواهند به شنودها اعتبار بدهند، می‌گویند: «طبق گزارش هاي موثق منابع اطلاعاتي از جلسات محفلي اعضاء اصلي سازمان»!

- بعضی قسمت‌های کیفرخواست انصافا بسیار زیبا نوشته شده است. آنها که دکتر بشيريه «يك فرد لائيك آمريكا نشين» توصیف می‌شود و یا این جمله: «آقاي تاجبخش چند روز پيش به كارشناس پرونده خود اظهار مي دارد من تا به حال كلمه الله را بر زبانم جاري نكرده بودم و از گفتن اين كلمه احساس عجيبي براي من دست مي دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوي خود طهارت و نماز مي آموزد و بحمد الله اينك از روي كاغذ نمازش را مي خواند»

- نویسنده این سطور، محض رضای خدا، کل کیفرخواست را دو بار خواند و یک استناد دقیق قانونی علیه متهمان قبلی (افراد) یا متهمان جدید (مشارکت و مجاهدین انقلاب) پیدا نکرد. بالاخره دادگاه، هرچقدر هم نمایشی باشد، باید بگوید که طبق کدام ماده فلان حرف یا فلان کار جرم است و کدام قانون باید دلیل انحلال فلان حزب توسط دادگاه باشد. کمیسیون ماده ده احزاب هم ربطی به دادستان و دادگاه ندارد، آیا سناریونویسان محفل کودتا، نمی‌توانستند محض رضای خدا از یک مشاور حقوقی هم استفاده کنند تا لااقل قدری ظواهر امر مراعات شود؟

- متنی که به نام حجاریان خوانده شده، با متن‌هایی که به قلم اوست و همه جا هست، قابل مقایسه است و هر فرد علاقه‌مندی با اندکی پیگیری می‌تواند بفهمد که این متن به قلم حجاریان است یا کارشناسان! پرونده.

- اعترافات چهار صفحه‌ای حجاریان، خواننده را به یاد سریال مرد هزار چهره می‌اندازد که در آن، متهمی که سواد نداشت، چند زونکن اعتراف کرده بود! حال حجاریان را هم به ضرب گلوله ناقص کرده‌اند و به زحمت می‌تواند حرف بزند، اما اعترافاتش چند صفحه می‌شود؛ اعترافاتی که خودش اگر بخواهد آنها را از رو بخواند، چندین ساعت طول می‌کشد.

- تک جملات درخشان کیفرخواست، غیر از موارد بالا:

:: اين نظريه ناهنجار و منافقانه كه بازي همزمان در دو نقش دولت حاكم و نيروي معارض است و حاكي از كنارگذاشتن اخلاق انساني در عرصه سياسي است ...

:: آقاي سعيد حجاريان عضو مركزيت حزب مشاركت با قرائت هر كدام از جملات انحرافي اسناد توسط كارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسيده دلايل انحراف و غلط بودن متن را پيش از اظهار نظر كارشناس خود بازگو ميكند (کارشناس همان بازجوی پرونده است!)

- تک‌جملات درخشان اعترافات حجاریان:

:: "هرچه گفتيم غير صحبت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم" !!!

:: هر يك از ما اگر پا را از يك انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنيت را كه پشتوانه توسعه اقتصادي است متزلزل كنيم نزد وجدان خود و نسل هاي آينده واز همه بالاتر پروردگار عالميان بايد انابه كنيم وطلب بخشايش نماييم .

:: مذهب غالب مردم ايران تشيع است و نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان (عج) مي گيرد وبدين لحاظ حكم ولي فقيه شعبه اي از ولايت رسول اكرم (ص) مي باشد. (توجه شود که می‌گویند نویسنده این سطور، حجاریان است، نه مصباح یزدی یا جنتی!)

:: طي ده پانزده سال اخير مقالاتي از من به چاپ رسيده كه حاوي بعضي از نظريات نامربوط به شرايط كشورمان بوده كه قصد دارم بعضي از مهم ترين آنها را درين مجال بشكافم و علت انحراف اين مواضع را تشريح كنم

:: من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگي به معاونت سياسي مركز تحقيقات استراتژيك برگزيده شدم. در آنجا بود كه فهميدم براي هدايت پروژه ها تجربه علمي سياسي كار ساز نيست و لاجرم بايد آموزش دانشگاهي هم داشته باشم لذا فوق ليسانس ودكتراي خود را در علوم سياسي اخذ كردم وانبوه نظريات وايدئولوژي هاي سياسي نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنكه بازنگري و نقد آنها را داشته باشم!

:: اميدوارم اين سخنان كه از دل بر آمده بر دل بنشيند اما اين كافي نيست (بازجویان راضی نشده‌اند!) و من در تعاملات (احتمالا منظور تأملات است) تنهايي خود ريشه ها وعلل موضع گيري هاي خود را واكاوي كرده ام كه به طور اختصار به عرض ميرسانم...

:: لازم مي دانم التزام عملي خود را به قانون اساسي و فرمايشات مقام معظم رهبري اعلام كرده واگر از سر تقصير يا قصور به اركان نظام جسارتي روا داشته‌ام حلاليت بطلبم

:: از مجموعه مباحث پيش گفته شده مي توان استنتاج كرد كه احساس رعب در نزد انديشمندان غربي موجب ذلّت نفس و پذيرش بي قيد وشرط نظريات آنان مي شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند كه روي پاي خود بايستسم. (متن‌ها با همین شکل پر غلط در خبرگزاری فارس منتشر شده)


بد نیست در پایان این حاشیه‌نویسی، نامه‌ای را که سعید حجاریان تنها چهار ماه قبل نوشته بود، مرور کنیم و سپس به سادگی بازجویان او بخندیم:

بسمه‌تعالی
به دلیل اینكه اخیراً رسانه‌های منتسب به جریان اقتدارگرای كشور، اعم از سایت‌های خبری، خبرگزاری‌ها ، روزنامه‌ها و صدا و سیما، از قول بنده اقاویلی نقل می‌كنند كه نه به لحاظ صدور، سندیت دارند و نه به لحاظ مبنا، پایه‌ای دارند، لذا بار دیگر همه این قبیل گزارشات، مصاحبه‌ها و اخبار را پیشاپیش تكذیب می‌كنم و چون فرصت مطالعه این دسته اقوال را نداشته و همچنین برای پاسخ‌گویی به تك تك موارد آن وقتی ندارم، حتی اگر از من تعریف و تمجید هم كرده باشند، آن نیز مقرون به صحت نخواهد بود.
بسیار دیده‌ام كه" برنا" از "فارس"، "فارس" از "رجا"، "رجا" از "درنا"، "درنا" از "ترنا"، "ترنا" از "دبرنا"، "دبرنا" از "منبع آگاه"، "منبع آگاه" از "صحبتهای به دست آمده از شنودهای داخل حزب مشاركت"، گفته‌هایی را به اینجانب نسبت داده‌اند كه لابد برای خودشان به لحاظ سندیت در حكم سلسله الذهب است اما از نظر من به پشیزی نمی‌ارزند . امید دارم كه دوستان باكیاست و اهل سیاست بتوانند با پیگیری منشا صدور چنین اخبار آحادی، پی به مقصود پردازندگان آن ببرند.
والسلام - نامه تمام
سعید حجاریان- 31/1/1388

http://www.mowjcamp.com/article/id/21829

سیروس سازدار، عضو فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی : مردم بیش از این هتکحرمتها را تحمل نخواهند کرد!!

"اگر از روز اول مجلس به وظیف خود عمل کرده بود بسیاری از حوادث رخ نمیداد و وضعمان بهتر از این بود که هست."

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام مجلس، پارلماننیوز، سیروس سازدار در گفتگویی تاکید کرد: "اگرمردم تاکنون بی حرمتی به بزرگان اصلاحات را تحمل کردهاند به خاطر نجابت و بزرگواریشان بوده است. بیش از این صبر مردم را لبریز نکنید و بزرگان اصلاحلات که از ستونهای انقلاب بودهاند را مورد هجمه و هجوم قرار ندهید."

نماینده مرند و جلفا در خصوص انتشار تصاویری از قبرهای دسته جمعی و شماره جواز دفنهایی بدون اسم در بهشت زهرا که عنوان شده مربوط به کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات است، گفت:"عقل سلیم حکم میکند هر چیزی که در جامعه مطرح میشود باید مورد تحقیق قرار گرفته و نتیجه آن چه مثبت و چه منفی در اختیار مردم قرار گیرد. مشکل امروز جامعه ما که روز به روز بیشتر میشود، عدم شفافیت مسایلی است که در جامعه مطرح میشود و مسئولین هم پاسخگو و رفع کننده این شبهات نیستند."

سازدار با بیان اینکه حوادث پس از انتخابات، نامه آقای کروبی در مورد تجاوزات جنسی در بازداشتگاهها و اخبار مربوط به دفن دسته جمعی کشتهشدگان باید مورد بررسی دقیق قرار گیرد، گفت: "افراد مستقل و بیطرف که جامعه آنها را قبول دارد باید در کمیتههایی به بررسی و تحقیق پیرامون این اخبار بپردازند و نتیجه را به صورت مستند به مردم ارائه دهند. به نفع نظام و همه خدمتگزاران کشور است که در مسایل شفاف سازی صورت بگیرد."

عضو فراکسیون خط امام(ره) با تاکید براینکه به نظر میرسد برخی نمیخواهند حقیقتها آشکار شود، گفت: "هدف این دسته از افراد بیاعتمادی مردم به نظام است. حتی اگر برخی از این اخبار صحت داشته باشد و تایید آن به اطلاع مردم برسد، مردم ما بزرگوار هستند و اعتماد آنها به نظام بیشتر میشود. یا باید ادعا کنیم که جامعه ما جامعه معصومی است و هیچ مشکلی در آن پیش نمیآید که قابل پذیرش نیست، یا باید بگوییم مسئولان ما در هر رده معصوم هستند که اینگونه هم نیست، بنابر این اگر خدای ناکرده این مسایل مطرح شده صحت دارد(که خیلیها ادعا می کنند صحت دارد)بهتر است شفاف سازی و اطلاع رسانی و با خاطییان برخورد شود."

نماینده مردم مرند تاکید کرد: "اگر شفاف سازی نشود، اعتماد مردم به نظام سلب خواهد شد و این وابستگی به بیگانه را به همراه دارد." سازدار با انتقاد از عملکرد مجلس، خاطر نشان کرد: "تنها مرجعی که شاید بتواند جامعه را قانع کند مجلس است اما اگر از روز اول مجلس به وظیف خود عمل کرده بود بسیاری از حوادث رخ نمیداد و شاید وضعمان بهتر از این بود که هست."

۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

موسوی: اگر هوشیاری مردم نبود اوضاع از این هم بدتر بود

کروبی یکی از مستندات خود مبنی بر آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک را منشر کرد

کل مطلب

پدر شهید مصطفی غنیان از دو روزنامه‌ی وابسته به دولت کودتا شکایت کرد

کل مطلب

فضای امنیتی در دانشگاه، فریاد الله اکبر در خوابگاه شیراز، آغازگر اعتراضات دانشجویی به دولت کودتا

سیزدهمین موج آفرینی سبز اعلام شد - فراخوان برای نظارت مردمی بر صداوسیما

نامه آیت الله صانعی به سیدحسن خمینی

جماعت «بمن چه؟» را آگاه و همراه كنيم

کل مطلب

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

هاشمی رفسنجانی در یک تغییر موضع آشکار، همگان را به پیروی از رهبر جمهوری اسلامی فراخواند














اکبر هاشمی رفسنجانی روز شنبه ۳۱ مرداد در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام ابراز امیدواری کرد که «در پرتو معنویت ماه رمضان، برای حفظ، تقویت و انسجام وحدت و وفاق جامعه بهره برداری کامل انجام شود».

آقای هاشمی در نخستین حمایت آشکار از آیت الله خامنه ای از زمان انتخابات ریاست جمهوری، اتحاد و همدلی میان مسئولان و مردم را لازمه عبور کشور از بحران داخلی و مقابله با «مشکلات و اوضاع خارجی» دانست و بر در پیش گرفتن اقدام «باتدبیر، اصولی و صحیح» تأکید کرد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان، سپس همگان را به رعایت «دستورات و رهنمودهای» رهبر جمهوری اسلامی دعوت کرد و خواستار«ایجاد شرایط مناسب برای عمل و پایبندی فراجناحی به قانون اساسی، برخورد با قانون شکنان، جایگزین کردن فضای عقلایی به جای فضای هیجانی و احساسی، ایجاد فضای آزاد نقادی و پاسخگویی مناسب و قانونی به نقدهای منصفانه» شد.

اکبر هاشمی رفسنجانی گفت:« هرکس در هر مقامی باید خود را ملزم به رعایت دستورات رهبری بداند و صاحبان تریبون و صاحب نفوذان و رسانه ها از دامن زدن به تفرقه و تیترسازی های جنجالی خودداری کنند و در جهت ایجاد وحدت و وفاق جامعه راه باز کنند».

اکبر هاشمی رفسنجانی در حالی تمامی افراد و گروه های سیاسی را برای برون رفت از بحران داخلی و مقابله با اوضاع و مشکلات خارجی به اطاعت و پیروی از فرامین رهبر نظام جمهوری اسلامی فرامی خواند که در نماز جمعه تهران در تاریخ ۲۶ تیر، با اشاره به حضور انبوه مردم در انتخابات گفته بود« هدف مقدس ما بازگرداندن اعتمادی است که مردم را وارد میدان کرد». او در همان خطبه همچنین به نقل از آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی گفت «اگر مردم راضی نباشند حکومت غیر ممکن است».

آقای هاشمی رفسنجانی از همگان خواست که در چارچوب قانون حرکت کنند و مقصود خود را از «همه»، «نظام، دولت، مجلس، نیروهای امنیتی و انتظامی و مردم یعنی معترضین» توصیف کرد.

هاشمی رفسنجانی در این سخنان خواستار آزادی فوری زندانیان بازداشت شده در جریان تظاهرات مردمی شده و هشدار داده بود که «نگذاریم به خاطر زندانی بودن عده ای، دشمنان ما را شماتت کنند». او همچنین خواستار «همدردی و دلجویی از آسیب دیدگان» شد.

نماز جمعه ۲۶ تیر تهران به امات اکبر هاشمی رفسنجانی در حالی برگزار شد که جمعیت انبوهی که گفته شد اغلب حامیان میرحسین موسوی و معترضان به نتایج انتخابات بودند، در محل اقامه نماز جمعه و خیابان های اطراف آن حاضر شدند.

به گفته شاهدان و بنابه فیلم هایی که از این نماز جمعه بر شبکه اینترنت قرار گرفت، در جریان ایراد خطبه نماز و پس از آن حامیان میرحسین موسوی شعارهایی از جمه «هاشمی سکوت کنی، خائنی»،« هاشمی باغیرت، حمایت، حمایت» و «سهراب ما نمرده، این دولته که مرده» سردادند.
نماز جمعه ۲۶ تیر از آن رو مهم بود که معترضان به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری آن را به مکانی برای گردهم آیی خود تبدیل کردند و میرحسین موسوی نامزدی که خود را پیروز انتخابات می داند و مهدی کروبی که دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد را به رسمیت نشناخته، از پیش اعلام کرده بودند که در این نماز جمعه شرکت می کنند.


اکبر هاشمی رفسنجانی در آستانه برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد، در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، ضمن انتقاد شدید از اظهارات محمود احمدی نژاد در مناظره های تلویزیونی خود، از آیت الله خامنه ای خواسته بود که برای «نجات کشور» انتخابات ریاست جمهوری سالم برگزار شود.

او در نماز جمعه ۲۶ تیر خواستار ایجاد شرایطی شده بود که همگان بتوانند حرفشان را بزنند بخصوص در صدا و سیما.

رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام و رئیس مجلس خبرگان پس از برگزاری انتخابات و رویدادهای خونین و مرگبار، بیشتر سکوت اختیار کرده بود و در یکی از معدود موارد موضع گیری خود در دیدار با برخی خانواده های بازداشت شدگان انتخاباتی تصریح کرد که «هیچ وجدان بیداری» از وضع به وجود آمده راضی نیست.

http://www.voanews.com/persian/2009-08-22-voa11.cfm

جبهه مشارکت از رفتارهای شنیع بازجوبان در تجاوز به حریم خصوصی زندانیان پرده برداشت؛


بازداشت شدگان بخصوص زنان پاکدامن را به اعترافات ساختگی درخصوص مسائل اخلاقی مجبور می کنند













نوروز: جبهه مشارکت با صدور بیانیه ای، با اشاره به مفتضح شدن کودتاچیان و افشای جنایات بی سابقه آنها در حق جوانان این مرز و بوم و عقیم ماندن پروژه اعترافگیری، از رفتارهای "شنیع و ضدشرعی و ضد قانونی و ضداخلاقی" عوامل کودتا در تجاوز به حریم خصوصی و خانوادگی اسرای در اختیارشان پرده برداشت.


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نوروز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

به دنبال مفتضح شدن کودتاچیان و افشای جنایات بی سابقه آنها در حق جوانان این مرز و بوم و عقیم ماندن پروژه اعترافگیری، عوامل عصبانی و خشمگین این پروژه شکست خورده آخرین تلاشهای خود را به کار می بندند تا بلکه بتوانند در چند روز باقیمانده عمرشان، مانع افشای همه نقشههای خود شوند.

همانگونه که از قبل هم مشخص بود عوامل کودتا هیچگونه سند و مدرکی از دخالت اصلاحطلبان و مخصوصاً زندانیان سیاسی در جریان حوادث اخیر نداشته و ندارند. اقدام اول آنها در تهیه اقرار و اعتراف از طریق فشارهای سنگین جسمی و روحی بر زندانیان با شکست کامل روبرو شد و جریان به اصطلاح دادگاههای برگزارشده نشان داد که این جماعت برای فرار از شکست محتوم، حاضر به قربانی کردن همه آبروی نظام و بی حیثیت کردن دستگاه قضائی کشور هستند.

اینک به نظر میرسد در ادامه راه، این گروه قلیل، با تمرکز بر دو شیوه "تفتیش عقاید" و "اجبار بازداشتشدگان بخصوص زنان پاکدامن و نستوه اسیر، به اعترافات ساختگی درخصوص مسائل اخلاقی" باب جدیدی را در روند نجات کودتا آغاز کرده اند.
آنها تلاش میکنند سران اصلاحطلب دستگیرشده را که در بی خبری محض به سر می برند و همچنان در انفرادی های روحشکن زندانی هستند، در پروسه طولانی تفتیش عقاید از پای درآورند. خبرهای رسیده حاکی است که از مدتها قبل، بازجوئیها نه حول مسائل انتخابات و نه حول حوادث پس از آن و نه حتی حول فعالیتهای سیاسی افراد است، بلکه صرفاً حول مسائل ایدئولوژیک دور میزند و تلاش میشود تا از زبان این اسیران آزاده، کلمه ها یا جمله هایی در تأیید عقاید باطل و ظالمانه فرقه کودتا بدست آورند و آنرا با شاخ و برگ فراوان منتشر کنند. همچنین خبرهای رسیده حاکی است که بخش عمده ای از دستگیری زنان محترم و متعهد سیاسی تنها و تنها بدین منظور انجام شده است تا با فشار طاقت فرسای روحی و جسمی به حریم خصوصی و خانوادگی آنها، آنان را مجبور به اعتراف اخلاقی علیه خود و افراد دیگر کنند.

به راستی اگر کوچکترین سند مستدل و محکمه پسندی در اختیار بازجویان بود آیا به این اقدامات شنیع و ضدشرعی و ضد قانونی و ضداخلاقی دست میزدند؟ آیا جز این است که میخواهند با حربه های اینچنینی اراده پولادین اسیران خود را بشکنند؟ از سوی دیگر با فشار روزافزون افکار عمومی و بعضی نهادهای مسئول کشوری و خالی شدن پشت مجریان این پروژه ها از سوی حامیان بی چون و چرای آنها - به خاطر افشای کم نظیر رفتارهای قانون شکنانه - به نظر میرسد می خواهند هرچه زودتر خود را از شر پرونده زندانیان سیاسی که روز به روز بیشتر مایه رسوایی آنها میشود نجات دهند.

به همین منظور تشکیل دادگاههای آنچنانی را در دستور کار خود قرار دادند تا با مغشوش کردن فضا و مشوش کردن افکار عمومی و مخلوط کردن حق و باطل، این پرونده ها را با کمترین هزینهای ببندند. شنیده میشود قرار است در دادگاههای آینده از قول سعید حجاریان متنی را قرائت کنند و از آنجا که حجاریان نه به لحاظ جسمانی نه به لحاظ روحی و به خصوص با تجویز داروهائی که مشخص نیست چه می باشد قدرت هیچگونه عکس العملی ندارد، منویات خود را به نام او تبلیغ کنند.

از سوی دیگر شنیده میشود قرار است دادگاههای ضربتی چند دقیقه ای برای بعضی از سران اصلاحطلب برگزار شود درحالیکه نه خود این عزیزان و وکلای آنها هیچگونه دسترسی به پرونده نداشته اند و فرصت تهیه هیچ دفاعیه ای برای آنها فراهم نشده است تا در روز دادگاه مانع از دفاع جانانه و رسواکننده آنها شوند؛ و طبق روال قبلی درصورت اعتراض زندانی یا وکیل او بر اساس آنچه خود رأفت اسلامی میخوانند، یک هفته فرصت دهند تا دفاعیات خود را تنها به صورت "مکتوب" ارائه دهند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکوم کردن این اعمال و رفتار که با هیچ منطق شرعی و قانونی سازگاری ندارد از همه مسئولین امر بخصوص رئیس محترم قوه قضائیه، رئیس محترم قوه مقننه، هیأت مخصوص قوه قضائیه برای رسیدگی به امر زندانیان، کمیته ویژه پیگیری مجلس، فراکسیون اقلیت مجلس، و تمامی دلسوزان کشور درخواست میکند با بذل توجه کافی مانع از فرار به جلوی کودتاچیان شوند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی خواستار آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و رسیدگی به نحوه بازداشت، بازجوئی، و چگونگی رفتار با این افراد در زمان بازداشت آنها میباشد و بنا بر این اعتقاد است که اگر واقعاً طبق قانون کسی باید محاکمه شود، باید با رعایت همه موازین آئین دادرسی و با دسترسی کامل متهم و وکیل اختیاری او به تمام پرونده و فراهم کردن فرصت کافی برای تهیه دفاعیه از سوی آنها، دادگاه آنها بصورت علنی و در فضای سالم و آرام برگزار گردد و صدا و سیما نیز تمام این محاکمه را برای ملت پخش کند تا نشان دهد که به لحاظ کار حرفهای، حداقل تعهد رادیو تلویزیون ملی ایران در پخش محاکمه خسرو گلسرخی را دارد.

فَسَیعلمُ الذین ظلموا أیّ مُنقلبٍ یَنقلبون
جبهه مشارکت ایران اسلامی

http://norooznews.org/news/13594.php

Ghathering outside of Evin Prison_ The first day of Ramadan! 22August2009

ویدیویی از اولین تجمع خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل اوین در ماه مبارک رمضان

دانلود

دانلود ویدیوهایی از شعار دادن مردم در ورزشگاه آزادی در روز جمعه 30 مرداد

واكنش بروجردي به تغييرات مكرر بازجوي‌هاي تاج زاده

یلنا: رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اظهار اميدواري كرد با حضور صادق لاریجانی در راس قوه قضاییه هرچه زودتر وضعيت بازداشت‌شدگان اخير حل و فصل شود.

علاء الدين بروجردي در جمع خبرنگاران پارلماني در پاسخ به سوالی که به وضعیت تاج‌زاده در زندان اوین اشاره داشت گفت: ابهاماتی مبنی بر اینکه ایشان در قید حیات نیستند وجود داشت که ما طی ملاقات با ایشان متوجه شدیم که اين خبار صحت ندارد.
وی با اشاره به بازدید فرهاد تجری از بند سیاسی زندان اوین ادامه داد: شرایط اقامتی در زندان اوین در حد استاندارد زندان‌ها بود اما این زندانیان خواستار رسیدگی هرچه سریعتر به وضعیت بازداشت‌شان بودند.
بروجردی در پاسخ به سوال خبرنگاری که می‌پرسید چرا خبرنگاران را در این بازدیدها نمی‌برید؟ گفت: ما از این موضوع استقبال می‌کنیم اما چون زندانبان نیستیم نمی‌توانیم چنین امکانی را فراهم آوریم.
وی همچنین درواکنش به انتشار اخباری مبنی بر تغییر 5 بازجو در مراحل بازجویی تاج‌زاده اظهار داشت: بنده که بازجو نیستم تا از این مساله و علت آن اطلاعی داشته باشم چنین اتفاقی اگر هم رخ داده باشد مهم نیست.
بروجردی با ابراز امیدواری نسبت به حل مشکلات بازداشت‌شدگان اخیر ادامه داد: امیدوارم با حضور آقای صادق لاریجانی در راس قوه قضاییه هرچه زودتر این مسائل حل و فصل شود.
رئیس کمیسیون امنیت ملی در واکنش به درخواست کروبی مبنی بر ارایه مستنداتش درجلسه ای با حضور روسای مجلس و قوه قضاییه و دادستان کل کشور اظهار داشت: آمادگی داریم که مستندات آقای کروبی و افراد آزاد شده پس ازدستگیری‌های اخیر را بررسی کرده و حتی از آنها دعوت کنیم تا با حضور در مجلس که خانه امن و پناهگاه ملت است، اسناد خود را ارایه دهند تا در کمیته حقیقت‌یاب مجلس بررسی شود. در این صورت ما می‌توانیم گزارش نهایی خود در این زمینه را به سران سه قوه ارایه دهیم.

http://www.noandish.com/com.php?id=31467

شعارهای ضد حکومتی دانشجویان کوی در اولین شب رمضان























در اولین شب از ماه رمضان دانشجویان ساکن کوی دانشگاه همصدا با مردم آزاده تهران بر ضد دولت و نظام دیکتاتور و سران آن شعار دادند.
دانشجویان کوی که با نزدیک شدن به بازگشایی کوی به خاطر برگزاری امتحانات عقب افتاده خردادماه هر روز بر تعدادشان افزوده می شود, شنبه شب 31 مرداد ماه همراه با مردم ساکن در محله های اطراف کوی با سر دادن شعارهایی نظیر" مرگ بر دیکتاتور چه رهبر چه دکتر " و " شکنجه اعتراف دیگر اثر ندارد"مخالفت خود را باخفقان سیاسی موجود در جامعه نشان دادند.
این اعتراض های شبانه به مانند گذشته از ساعت 22 تا 22:30 به مدت نیم ساعت ادامه داشت

واکنش آرژانتین به وزیر دفاع پیشنهادی











آرژانتین نسبت به معرفی احمد وحیدی به عنوان وزیر دفاع پیشنهادی احمدی‌نژاد به مجلس، بدلیل «دست داشتن» وی در حمله به مرکز یهودیان این کشور در سال ۱۹۹۴، واکنش نشان داد.

این حمله تروریستی به مرکز یهودیان آرژانتین در بوینس آیرس، منجر به کشته شدن ۸۵ نفر و زخمی شدن ۳۰۰ تن شد.

آقای احمد وحیدی، به عنوان یکی از متهمان این پرونده از سوی پلیس بین‌الملل تحت تعقیب است.

پلیس بین‌الملل، اینترپل نیز تحت تعقیب بودن وی را تائید و اعلام کرده است که از دو سال پیش برای بازداشت حمیدی «اعلان قرمز» صادر شده است.

«اعلان قرمز» به این معنی است که اینترپل به کشورهای عضو خود درباره این متهمان اطلاع‌رسانی می‌کند تا دستگاه قضایی آنها به بازداشت متهمان کمک کنند.

این در حالی است که علی‌اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد، واکنش آرژانتین به معرفی وحیدی برای تصدی پست وزارت دفاع را «توطئه‌ای صهیونیستی» خوانده است.

وی گفته است که چرا این اتهام پیش از این و در هنگام اشتغال وحیدی به عنوان معاون وزارت دفاع مطرح نشده بود؟

احمد وحیدی در زمان انفجار مرکز یودیان بوینس آیرس، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. وی پیش‌تر نیز معاون وزارت دفاع بوده است.

دادستان آرژانتینی مسئول پرونده انفجار مرکز یهودیان این کشور، اتهام وحیدی را «دست داشتن در طراحی و اجرای عملیات انفجار ساختمان آمیا» اعلام کرده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت خارجه آرژانتین اقدام محمود احمدی‌نژاد در معرفی وحیدی برای تصدی وزارت دفاع جمهوری اسلامی را «توهین به دستگاه قضایی آرژانتین و قربانیان این حمله تروریستی» عنوان کرده است.

بر اساس این گزارش، ایان کلی سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده هم در واکنش به این انتخاب اعلام کرد که اگر این خبر و اتهامات وارده به وحیدی صحت داشته باشد، بسیار نگران کننده است.

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری، علی‌اکبر ولایتی وزیر خارجه، علی فلاحیان وزیر اطلاعات و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در زمان انفجار آمیا نیز از دیگر افراد «دخیل» در این انفجار از سوی دستگاه قضایی آرژانتین معرفی شده‌اند.

http://zamaaneh.com/news/2009/08/post_10196.html

آیت الله بیات زنجانی : هرچه زودتر کسانی که خون عزیزان این ملت را ریخته اند محاکمه شوند














مشروح بیانات مرجع عالیقدر در دارالزهراء تهران -

31/05/1388



مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی(مدظله العالی) غروب پنجشنبه بیست و نهم مردادماه، در حالیکه برای حضور درمراسم پرفيض دعاى کميل ‌در دارالزهراى تهران حاضر شده بودند، برای حضار بیاناتی را ارائه نمودند.

معظم له در ابتدای بیانات خود، ضمن اشاره به روزهاى آخر شعبان، به فضيلت اين روزها، ساعات آخر ماه و لزوم آمادگى قلبى و روحى جهت ورود به ماه ميهمانى خدا اشاره نموده و فرمودند:میهمانی خدا، با دیگر ضیافت ها متفاوت است و مهمترین تفاوت میان این میهمانی با دیگر میهمانی ها، میزبان آن است که پروردگار عالم است و ضیافت آن، صیام. این صیام و روزه، صرفاً نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه شامل گوش، چشم و مخصوصاً قلب هم می شود. طبیعتاً حضور در این میهمانی، شرایط و ضوابطی دارد و مثلاً کسى که حب جاه و مقام داشته و یا فقط در فکر مطامع دنيايى است، شايستگى ورود به ميهمانى خداوند را ندارد چراکه قلب او، لایق میهمان خدا شدن نیست.

ایشان با اشاره به گفتارهای اميرالمومنين(ع) در دعاى کميل و رسول‌اکرم(ص) در مناجات شعبانيه تاکید کردند: عبارات بلندی در این دعاها وجود دارد و پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) با آن جایگاه عظیم الهی و در حالیکه معصومند، از خداوند می خواهند که آنان را در زمره اهل طاعت و مومنین قرار دهد و ما نیز به تبع آنها باید آرزو کنيم و از خداوند بخواهيم که ما را در زمره کسانى قرار دهد که مى‌فهمند و اهل طاعت و بندگى‌اند. بندگان ربانى خدا هستند و خدايى شده‌اند؛ زمانیکه که به این مرحله رسیدیم می توانیم مدعی باشیم که انسان شده ایم.

معظم له تاکيد کردند: ممکن است انسان به جاى اصلاح نفس و حرکت در مسير بندگى خدا، به مرحله ای برسد که خودش ادعاى خدايى شدن کند و از آن بدتر اینکه در همين حال و با همین ادعا یعنی با نام خدا و بر بندگان خدا، ظلم و ستم روا دارد.

ایشان با اشاره به برخى روايات و لزوم بازخوانى مفاهيم اصيل دينى تاکيد کردند: سنت الهی این است که اگر کسى به ناحق ادعا کند که نائب امام عصر(عج) است، خداوند او را مفتضح می گرداند. همين‌طور است کسى که ادعاى اجتهاد در دين کند وليکن مجتهد نباشد، چراکه او مرتکب دو گناه شده يکى اينکه دروغ گفته و جایگاهش این نبوده و ديگرى آنکه با مفاهيم دينى بازى کرده است.

مرجع عالیقدر تصريح کردند: اگر کسی با مفاهیم دینی بازی کند، محجوب به حجابهائی خواهد شد که بدترین آنها يکى حجاب دين است و ديگرى حجاب علم و حجاب دين به مراتب خطرناک‌تر از حجاب علم است. یک عالم و دانشمند چه به عنوان یک شخصیت علمی و چه به عنوان یک عالم دینی بايد مراقب حجاب و پرده‌هايى که در مقابلش قرار مى‌گيرد، باشد تا بتواند عالم را آنگونه که هست ببیند.

معظم له با اشاره به رواج فرهنگ تظاهر، دروغ و تهمت در جامعه اسلامى آن را از آفات بزرگ جامعه برشمردند و تاکيد کردند: مگر نه آنکه حرمت انسان بالاتر از حرمت خانه کعبه است؟ پس چطور است که ما به خود اجازه هتک حرمت انسان‌هاى شريف جامعه را مى‌دهيم. اين بلاها و مصيبت‌هايى که بر سرمان مى‌آيد در اثر رواج همين بى‌اخلاقى‌ها و هتک حرمت هاست. در کشوری که ادعای امام زمانی بودن دارد، چرا اجازه مى‌دهيم که به راحتى آبروى انسان‌ها و افراد جامعه ريخته شود؟

ایشان با اشاره به حوادث پس از انتخابات، با اشاره به نام برخی زندانیان و سوابق بعضی از آنان افزودند : حوادث بعد از انتخابات در خور اين مردم بزرگوار نبوده است و بايد از توهين‌هايى که به ملت عزيز ايران شد عذرخواهى شود و هر چه زودتر کسانى که آگاهانه يا ناآگاهانه خون عزیزان اين سرزمين را ريخته‌اند، محاکمه شوند. من در پاسخ برخی سئوالات هم اشاره داشته ام که اگر کسی مستقیماً و مباشرتاً در این قتل ها دست داشته باشد، باید قصاص شود مگر اینکه خانواده های داغ دیده رضایت دهند، که در اینصورت فرد خاطی باید از اموال خودش دیه مرحومین را پرداخت کند.

معظم له در پایان ضمن توصیه به توجه بیش از پیش به لحظات معنوی ماه مبارک رمضان به همه حضار توصیه نمودند که برای حل مشکلات و معضلات، از این ماه بزرگ به نحو احسن استفاده کرده و از خداوند برای رفع همه گرفتاریها مدد جویند.

http://bayatzanjani.net/fa/news/article-91.html

دستور رییس مجلس برای دریافت مستندات کروبی : نمایندگان به دیدار کروبی می روند!


علی لاریجانی رییس مجلس دستور داد تا کمیته پیگری حوادث اخیر درمجلس به دیدار کروبی بروند و مستندات وی را در تایید آنچه که در کهریزک روی داده است دریافت کنند . این تصمیم لاریجانی چند روز پس از آن اتخاذ شد که مهدی کروبی در نامهای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی از او خواست تا جلسهای با حضور سران سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری و دادستان کل کشورتشکیل دهد تا وی مستندات خود را مورد شکنجه و آزار جنسی بازداشت شدگان را ارائه دهد. قبل از این نامه نیز کمیته پیگیری بازداشت شدگان طی نامه ای به کروبی اعلام کرده بود که یک هفته فرصت دارد تا مستندات خود را به این کمیته ارائه کند . به دنبال این درخواست ها دیروز کاظم جلالی سخنگوی کمیته ویژه مجلس از دستور رییس مجلس برای دریافت مستندات کروبی خبر داد .
كاظم جلالي سخنگوي كميته ويژه مجلس با حضور در جمع خبرنگاران پارلماني در واكنش به نامه اخير كروبي به هاشميرفسنجاني اظهار داشت: آقاي كروبي ميتوانند مستندات خود را به كميته ويژه مجلس ارائه دهند البته انتظار داشتيم كه ايشان تاكنون اين موارد را به ما ارائه داده باشد.
وي همچنين از درخواست برخي اعضاي كميته ويژه مجلس از لاريجاني خبر داد كه براساس آن رئيس مجلس از اين نمايندگان خواسته است تا طي ملاقاتي با مهدي كروبي، مستندات نامه اخير وي را دريافت كنند.
جلالي از فعاليت دو كميته حقيقتياب و ويژه مجلس ياد كرد و گفت: اميدواريم هرچه سريعتر گزارش كميته حقيقتياب در مورد حادثه كوي دانشگاه ارائه شود، گزارش كميته ويژه در مورد وضعيت بازداشتشدگان اخير نيز به زودي تقديم رئيس مجلس خواهد شد.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس همچنين در پاسخ به سوالي كه به لزوم برخورد با متخلفان بازداشتگاه غيراستاندارد كهريزك اشاره داشت گفت: كميتهاي فرا قوهاي در دبيرخانه شوراي امنيت تشكيل شده كه تعدادي از نمايندگان مجلس عضو آن هستند و مسائل را در آنجا پيگيري ميكنند.
جلالي ابراز اميدواري كرد كه مقصران اصلي حوادث اخير شناسايي شده و با آنها برخورد شود.
اين نماينده مجلس تاكيد كرد:معتقديم كه در اين راستا نبايد تنها به ردههاي پايين توجه كرد و بايد با عاملان و مقصران اصلي در بازداشتگاهها در هر ردهاي كه هستند برخورد شود.
وي همچنين در پاسخ به اينكه چرا دادگاه متخلفان كهريزك همانند دادگاه متهمان اخير علني برگزار نميشود گفت: اين مسئله بستگي به نظر دستگاه قضايي دارد اما مهمترين كاري كه بايد انجام شود حفظ ساحت جمهوري اسلامي ايران است.
وي همچنين در پاسخ به سوالي كه به شكنجه برخي بازداشتشدگان اخير در بازداشتگاه كهريزك اشاره داشت گفت: براساس بررسيهاي ما بازداشتگاه كهريزك، بازداشتگاه خاصي براي نگهداري اراذل اوباش خطرناك بود و حقيقتا جايگاه بازداشتشدگان اخير، چنين بازداشتگاهي نبوده است و حوادث به وجود آمده در كهريزك به هيچوجه قابل دفاع نيست و همه به ويژه مقام معظم رهبري در برخورد با متخلفان آن تاكيد داشته و دستورات لازم را داده است. نماينده شاهرود در پاسخ به سوالي كه ميپرسيد آيا بازداشتگاه پاسارگاد زير نظر سپاه است و نمايندگان امكان بازديد از آن را دارند يا نه گفت: بنده هيچ اطلاعي در مورد بازداشتگاه پاسارگاد ندارم اما اگر اين بازداشتگاه زيرمجموعه سپاه باشد، منعي براي بازديد نمايندگان از آن وجود ندارد كما اينكه بازداشتگاههايي كه تاكنون از آنها بازديد كردهايم، زير نظر دستگاههاي مختلف بوده است.

نامه 293 روزنامه نگار و فعال کشور به مراجع تقلید و هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی: در برابر کودتا متحد شوید؛ یا امروز یا هیچ وقت!


صدها چهره سیاسی، فعال مدنی و روزنامهنگار با ارسال نامهای برای مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی از آنها خواستند در برابر کودتاچیان مقاومت کنند و به اقدامات عملی رو بیاورند. متن کامل این نامه مهم را در ادامه بخوانید:

إنا لله وإنا إليه راجعون

خدمت مراجع عظام تقلید در قم

و آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی

در روزهایی که مردم شریف و دلیر ایران برای اعادهی حقوق حقهی خویش با رساترین نداها و نجیبانهترین رفتارها به خیزش برخاستهاند، در کمال تاسف و شرمساری شاهد آن هستیم که برخی نشستگان بر مسند قدرت نظام برآمده از انقلاب آزادیخواهانهی همین مردم در سال 1357، با تمام قوا و توان به مقابله با ملت شهیدپرور ایران برخاستهاند.

آنچه در 60 روز گذشته بر سر این ملت رفته، یورش به خوابگاههای دانشجویی و خانههای مردم، خونهای پاک ریخته شده در خیابانها، جنایتهای رخداده در بازداشتگاههایی چون کهریزک و بازداشت گستردهی فعالان خوشنام سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جمع کثیری از شهروندان ایران زمین بیتردید بخشی از سیاهترین برگهای تاریخ کشور ماست و به همین سبب مردم ایران از مراجع دینی و نخبگان سیاسی خود به حق انتظار دارند تا «تمام توان» خود را برای خدمتی تاریخی به کشور به کار ببندند و همچنان که در طول تاریخ پشتیبان ملت بودهاند، این بار نیز «رسالت» خویش را به انجام رسانند.

خوشبختیم که این انتظار بیمناسبت نبوده و در این هفتهها مراجع عظام تقلید و شخصیتهای سیاسی تاثیرگذار کشور، با سخنان و بیانیههایی درخور توجه نشان دادهاند که همراه و همگام با مردم شریف خود هستند و تن به خواستههای نامشروع بخش تمامیتخواه حاکمیت نمیدهند.

آقایان؛

اما این کافی نیست! آنچنان که شاهد هستید، کودتاگران علیه جمهوریت نظام نهتنها با وجود مقاومت تحسینآمیز ملت ایران از ادامهی این مسیر ویرانگر دست نکشیدهاند که هر روز بیش از گذشته خط و نشان میکشند و بازیها و نمایشهای تازهای را برای مایوس ساختن مردم بهراه میاندازند تا از این ره به خواست بنیادین خود دست یابند. ما نگرانیم که اگر این مسیر پیموده شود، آنگاه نه تاکی باقی بماند و نه تاکنشانی که مراجع عظام تقلید و نخبگان سیاسی کشور بر آن تکیه زنند.

این روزها نیز میبینیم، به جای محاکمهی کسانی که علیه جمهوریت نظام و رای مردم دست به کودتا زدند و در پی ایستادگی ملت از خونریزی ابایی نداشتند، چهرههای شناختهی شده، دلسوز و معتقد سی سال گذشتهی کشور را به همراه دیگر شهروندانی که گناهی جز پاسداری از جمهوریت نظام، قانون اساسی و رای خود ندارند، به دادگاهی نمایشی کشانده و پس از 50 روز بازداشت در شرایطی ویژه به اعتراف علیه خود، دوستان، شخصیتهای ملی و جنبش سبز مردم وادار کردهاند.

ما نیز چون شهروندان دیگر این مرز و بوم این اعترافات را «بیارزش و بیاعتبار» و تکرار سناریوهای هرگز پذیرفته نشدهی پیشین میدانیم که در باور هیچ عقل سلیمی نمیگنجد اما از آن سو بهشدت نگران هستیم که روند برنامهریزی شدهی کنونی از سطح چند روزنامهنگار یا فعال سیاسی و اجتماعی فراتر رفته و آشکارا مقامهای شناخته شدهی پیشین را هدف قرار میدهد و نشانگر آن است که اگر در همین جا متوقف نشود، دیری نخواهد پایید که دیگر هیچ کس از تیررس تمامیتخواهان مصون نخواهد بود و چه بسا در آینده، مراجع تقلید و روسای نهادهای انقلابی و دیگر چهرههای ملی کشور نیز متهم به «براندازی نرم» و «کودتای مخملین» شوند!

آقایان؛

مدارا با قانونشکنان و کودتاگران علیه قانون اساسی و جمهوری اسلامی ، کافیست! در همین نقطه باید پیشروی اقتدارگرایان متوقف شود تا کشور از ویرانی نجات یابد. در این راه، در غیبت تدبیر عالیه، تنها شما هستید که میتوانید با همدلی و «اتحاد» و بهره جستن از تمامی امکانها و ابزارها، مردم را تا پیروزی در جنبش سبز هدایت و راهبری و رسالت خویش را در قبال میهن، مردم، انقلاب و اسلام ادا کنید.

ما و مردم ایران چشم به راه گذر از نامه و بیانیه و سخنرانی و «اقدام عملی» تمامی مراجع عظام تقلید و آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و دیگر چهرهها و شخصیتهای دلسوز کشور هستیم. در تاریخ ایران نمونههای اقدامهای عملی متحد مراجع تقلید و روحانیون و شخصیتهای سیاسی و چهرههای ملی در دسترس است و میتوان به گامهای تاریخی زمان مشروطه یا جنبش ملی شدن صنعت نفت چونان نمونههای موفق و آزمایش شده نگریست. یا باید همین امروز اقدام فرمایید و یا هیچوقت دیگری برای رسالت دین خود نخواهید یافت.

امضا کنندگان:

آدينهوند احمد، فعال سیاسی
آذر شعله، مترجم
آذر شكوفه، روزنامهنگار
آرمانفر نینا، خبرنگار
آشتیانی زهره، خبرنگار
آصف فروزان، روزنامهنگار
آقازاده مازیار، روزنامهنگار
آقایی ساسان، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
آقایی سامناک، روزنامهنگار
آقایی مسعود، فعال اجتماعی
آییندار جمشید، فعال کمپین یک میلیون امضا
ابراهيمزاده فرزانه، روزنامهنگار
ابراهیمی زهرا، روزنامهنگار
ابراهيميزاده فرزانه، خبرنگار
ابوالمعصومي سارا، خبرنگار
احمديان امین، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اسحاقي امیر، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اسديزيدآبادي حسن، عضو کمیته بازداشتهای خودسرانه و عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اسکندری صادق، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اسکندریان زویا، فعال جنبش زنان
اسلامپور علیمحمد، روزنامهنگار و سردبیر روزنامه نوای وقت کرمانشاه
اسلامزاده مرتضي، خبرنگار آزاد
اسماعیلبیگی بهرام، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اسماعيلي رشید، روزنامهنگار و فعال دانشجویی
اسماعیلی کوهزاد، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
اعتمادی مهرنوش، آموزشگر و فعال جنبش زنان
افشارنیک مهدی، روزنامهنگار
اكرمي علی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران
امامی پروین، روزنامهنگار
امیرآبادیان نزهت، روزنامهنگار
امیرخسروی اروند، کارشناس محیط زیست
امیرزاده سعید، خبرنگار
امینزاده فاطمه، فعال اجتماعی
امینیزاده مهدي، فعال سياسي و عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم
انجمروز علی، دبیر خانه احزاب استان گیلان و سردبیر پیشین هفتهنامه گیلان بهتر
انصاری الناز، روزنامهنگار و فعال جنبش زنان
انصاريراد رضا، روزنامهنگار
انواری امیرهادی، خبرنگار
اياز ليدا، خبرنگار
ايرانشاهي حامد، فعال سیاسی
ايرانمهر امید، خبرنگار
ایکدر سولماز، فعال جنبش زنان و عضو ستاد ميرحسين موسوی
بابايي سما، خبرنگار
باقری داود، روزنامهنگار
باکری حسن، فعال دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر
براتیان پوریا، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
براهویینوخط بهنام، فعال دانشجویی در زاهدان
بوذری رحمان، روزنامهنگار
بهرامی نجات، فعال سیاسی
بهكام نگین، خبرنگار
بهمنی آرش، فعال دانشجویی و روزنامهنگار در گیلان
پاکنهاد ایمان، روزنامهنگار
پیغمبرزاده زینب، عضو کمپین یک میلیون امضا و کمیسیون زنان تحکیم
تابش هایده، فعال کمپین یک میلیون امضا
تاجدین بهرنگ، روزنامهنگار
تخيري نسرین، روزنامهنگار
تركتاز آرزو، خبرنگار
توکلی حسين، فعال اجتماعي
جاوید امیر، خبرنگار
جعفري حمید، روزنامهنگار
جمالي علی، فعال سیاسی
جوالچی رضا، فعال روزنامهنگار و دبیر انجمن حمایت از حیوانات
جواهری، جلوه، فعال حقوق زنان و همسر کاوه مظفری، زندانی سیاسی
جهانبین شیدا، فعال حقوق بشر
چالاک فرانك، فعال سياسي
حاجسيدجوادي احمدصدر، فعال سياسي
حجتي جلال، فعال سیاسی
حسننیا آرش، روزنامهنگار
حسینخواه مریم، روزنامهنگار و فعال جنبش زنان
حسینی علیرضا، فعال دانشجویی در دانشگاه خواجه نصیر
حسيني ملیحه، خبرنگار
حيدريان فخرالدین، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
حیدریزاده مقدم، فعال سیاسی
خاموشي فرشید، روزنامهنگار
خانزادی ابوالحسن، فعال اجتماعي
خانزادي شقایق، فعال اجتماعي
خردپیر علی، روزنامهنگار
خرم امير، فعال سياسي
خزعلی مهدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی
خسرواني نازنین، روزنامهنگار
خسروي سروش، روزنامهنگار
خسروی مازیار، روزنامهنگار
خسروي مصطفی، فعال سیاسی
خسرویمقدم نسیم، فعال جنبش زنان
خلعتبری میترا، روزنامهنگار
خیرابی ناهید، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
خیرخواه اکرم، فعال جنبش زنان در آذربایجان
دلیری جواد، روزنامهنگار
دهقان علی، روزنامهنگار
دهقان مصطفی، خبرنگار
راد نیما، شاعر
راستمنش آذر، روزنامهنگار
رجعتي مهسا، فعال اجتماعي
رحمانی مریم، عضو کمپین یک میلیون امضا
رستگاري ثمینا، روزنامهنگار
رشیدی لاله، روزنامهنگار
رضائی کاوه، فعال حقوق بشر و فعال دانشجویی
رمضانی ارسلان، فعال سیاسی و عضو ستاد ائتلاف مهندس موسوی
رمضانیان احسان، فعال سیاسی
رمضانييگانه بنفشه، خبرنگار
رنجبران علی، روزنامهنگار
رنجيپور، روزنامهنگار
رهبر محمد، روزنامهنگار
زارعكهن نفیسه، روزنامهنگار
زارعی افشین، فعال حقوق بشر
زاهدیلنگرودی احمد، روزنامهنگار آزاد و مستندساز
ساکی پگاه، فعال سابق دانشجویی
سالك سجاد، روزنامهنگار
سجادي مهدی،فعال دانشجويي
سحرخيز مهدی، فرزند روزنامهنگار زنداني عيسي سحرخيز
سرابپور سونيتا، خبرنگار
سعادت آیدا، فعال جنبش زنان و فعال حقوق بشر
سعيدزاده محمود، فعال سیاسی
سعيدي شیرین، خبرنگار
سلطانين كامبيز، خبرنگار
سلمانزاده ابولفضل، عكاس مطبوعاتي
سمیعنژاد مجتبي، فعال حقوق بشر و روزنامهنگار
سوری پوریا، روزنامهنگار و فعال سابق دانشجویی
سياسيراد علی، فعال سیاسی
سیما سلمان، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
شجاعی صادق، فعال حقوق بشر
شفيعي حامد، خبرنگار
شمس کوروش، روزنامهنگار
شمشيري محسن، روزنامهنگار
شوراب محمد، فعال دانشجویی و عضو کمپین یک ملیون امضا
شوقی مهناز، خبرنگار
شیبانی علی، فعال حقوق اجتماعی
شیخالاسلام امیر، فعال سیاسی
شیخی شهابالدین، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
شیرازی فرشته، عضو کمپین تغییر برای برابری
شيرافکن آمنه، فعال حقوق زنان و روزنامهنگار
صادقی آرش، روزنامهنگار
صادقی محمد، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
صارمیفر مهدی، روزنامهنگار
صالحي ادريس، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه خواجه نصیر
صحت لیلا، روزنامهنگار آزاد
صحرایی سعید، فعال اجتماعي
صدرآرا روزبه، روزنامهنگار
صدري سمیرا، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
صرافی حسين، خبرنگار
صرافي صبا، خبرنگار
صفسري بیژن، روزنامهنگار
صمدبیگی بهروز، روزنامهنگار
ط.جلودارزاده رضا، روزنامهنگار
طواف محمدجواد، عضو سابق انجمن اسلامی پلیتکنیک
طهراني فرزانه، خبرنگار
ظهيري نسرین، روزنامهنگار
عابدی احسان، روزنامهنگار
عامری سعید، عکاس
عباسي فرید، مترجم
عدلي محمد، خبرنگار
عزيزي پويا، شاعر و روزنامهنگار
عسگري مژگان، خبرنگار
عسگريزاده راحله، فعال جنبش زنان
عقلمند بهاره، خبرنگار
علمداري روزبه، خبرنگار
علوی اسماعیل، روزنامهنگار
علوی بهاره، فعال حقوق زنان
علياقدم مهدی، روزنامهنگار
علیپور فرهمند، خبرنگار
علیپور محمدحسن، روزنامهنگار
عليجاني ارشاد، خبرنگار
غفاريان متین، روزنامهنگار
غفوری آرش، روزنامهنگار و رییس دفتر برنامهریزی و تبلیغات ستاد 88
غفوریآذر بابک، روزنامهنگار
غيبي رضا، خبرنگار
فتحی سمیه، خبرنگار
فتحي مجتبي، خبرنگار
فتوحی امیرحسین، عضو کمیته دانشجویی دفاع از حقوق زندانیان سیاسی
فتورهچی نادر، روزنامهنگار
فخرايي پویان، فعال سياسي
فرجاد فرهاد، روزنامهنگار
فرهادیان سروش، روزنامهنگار و فعال سابق دانشجویی
فرهنگی شهرام، روزنامهنگار
فیاضی بهرام، فعال دانشجویی و سیاسی
فیروزی علیرضا، فعال حقوق بشر
فیروزیراد امیر، روزنامهنگار
قاسمی فرزاد، فعال سیاسی و دانشجویی
قاسمی میثم، روزنامهنگار
قاسمیكرمانشاهی کاوه، فعال حقوق بشر در کرمانشاه
قاسمینژاد سعید، فعال سیاسی و دانشجویی
قاضیان حسین، جامعهشناس و روزنامهنگار
قتنایی امیر، عضو سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت در مشهد
قربانی فرهاد، روزنامهنگار
قربانپور فرشاد، روزنامهنگار
قلعی محسن، روزنامهنگار
قلیپور علی، روزنامهنگار
قهقائی آرمین، فعال اجتماعی
کاظمیان کاوه، دندانپزشک و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشکدهی دندانپزشکی بهشتی
کحالزاده هادی، فعال سیاسی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت
کریمی روزبه، روزنامهنگار
کشفی علي، فعال اجتماعي
کلائی علی، فعال حقوق بشر
کلانکی سعید، فعال حقوق بشر
کلهری زهرا، خبرنگار
کمالی فرناز، فعال دانشجویی در دانشگاه رودهن و فعال حقوق زنان
كريمي اميد، روزنامهنگار
گرمستانی یاشار، فعال جنبش زنان
گودرزی کوهیار، روزنامهنگار و دبیر کمیته دانشجویی دفاع از حقوق زندانیان سیاسی
لقمانی معصومه، فعال جنبش زنان
مازندرانی احسان، روزنامهنگار
مافی حمید، روزنامهنگار
مجد مریم، عکاس
مجردي زهرا، عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت
محبي اعظم، خبرنگار
محبی نوید، فعال حقوق زنان
محسنی مهدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی
محمدخانیغیاثوند سوسن، خبرنگار آزاد
محمدي داوود، روزنامهنگار
محمدی فرشید، برادر امیرمحسن محمدی، زندانی سیاسی
محمودیان مهدی، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
مدرسگرجی ژینا، فعال حقوق زنان در کردستان
مرادی سمیرا، روزنامهنگار
مزروعی حنیف، روزنامهنگار
مزروعی رجبعلی، فعال سیاسی،روزنامهنگار و رئيس انجمن صنفي روزنامهنگاران ايران
مظاهري ریحانه، روزنامهنگار
مظاهري مهدی، فعال اجتماعي
معتمديمهر حمید، فعال سياسي
مفیدی بدرالسادات ، روزنامهنگار و دبيرانجمن صنفي روزنامهنگاران ايران
مقدم رضوان، فعال حقوق زنان
مقدم مهدي، فعال سياسي
ملک مریم، عضو کمپین یک میلیون امضا
ملکمحمدي لیلا، روزنامهنگار
ملكپور کامران، روزنامهنگار
ملیحی علی، روزنامهنگار و فعال سیاسی
منتظري آرمین، روزنامهنگار
منصوري حسام، فعال سیاسی
موسوی سمانه، فعال حقوق بشر
موسوی علیرضا، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
موسوي مليحهسادات، خبرنگار
موسوی نسرین، خبرنگار
موسوينسب اتابک، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
مولایی کامران، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
مومني مینو، روزنامهنگار
مهاجر آذر، خبرنگار
مهرابی احسان، روزنامهنگار
مهراني بهزاد، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر
مهرجو بهراد، خبرنگار
میردامادی مهدی، فرزند محسن میردامادی زندانی سیاسی
میرزایی احمد، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
میرزایی شهاب، روزنامهنگار
ميرزايي مریم، روزنامهنگار
ميرفتاحي فاطمهالسادات، روزنامهنگار
مینایی علی، فعال سیاسی
نجدی یوحنا، فعال سیاسی
نجفی مجتبي، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
نخعي اميرعباس، روزنامهنگار
نعيمي سعید، فعال سازمان دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت
نوجو شیوا، فعال حقوق زنان
نوربخش شاهین، روزنامهنگار
نوروزیان مهدی، روزنامهنگار
وباب نینا، فعال حقوق زنان
وحیدمنش پروانه، فعال حقوق بشر
ویسمه اعظم، خبرنگار
ويسي منظر، خبرنگار
همتي زینب، خبرنگار
یاری بیتا، فعال اجتماعی
يعقوبي محسن، روزنامهنگار
یوسفی مسعود، روزنامهنگار

اسامی حامیان این نامه در خارج از کشور:

آذربادگان محمدامین، دانشجوی کالج پادشاهی لندن(انگلستان)
اسدی هوشنگ، روزنامهنگار و فعال سیاسی(فرانسه)
اسکندری محمدرضا، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر(هلند)
امیری نوشابه، روزنامهنگار (فرانسه)
باستانی حسين، روزنامهنگار(فرانسه)
بهنود مسعود، روزنامهنگار (انگلستان)
ثروتی مژگان، فعال حقوق زنان و حقوق بشر(آلمان)
حافظی آرش، فعال حقوق زنان(آلمان)
حسینپور فروغ، روزنامهنگار(آلمان)
حسینینژاد لیدا، روزنامهنگار(هلند)
حقيقتجو فاطمه، فعال سياسي و نمایندهی پیشین مجلس شوراي اسلامي (آمريكا)
خرمی حسین، عضو شورای شهر اسن(آلمان)
خرمی طاهره، جامعهشناس و فعال حقوق بشر(هلند)
داوودیمهاجر فریبا، روزنامهنگار(آمریکا)
رفیعزاده شهرام، شاعر و روزنامهنگار(کانادا)
رفیعی بهرام، روزنامهنگار(کانادا)
شریف سولماز، روزنامهنگار(آمریکا)
طاهری اردوان، آهنگساز و روزنامهنگار(اتریش)
عطری اکبر، فعال دانشجویی و حقوق بشر(آمریکا)
علینژاد مسیح، روزنامهنگار(آمریکا)
فاضل منوچهر، فعال اجتماعي (آلمان)
فامیلی شیرین، روزنامهنگار (آلمان)
فرهي فريده، استاد علوم سياسي دانشگاه ايالتي هاوايي(آمریکا)
قاضی فرشته، روزنامهنگار (آمریکا)
قجر آیدا، فعال اجتماعی (لبنان)
ماهباز عفت، نویسنده و فعال اجتماعي (انگلستان)
موسویخوئینی علیاکبر، فعال سیاسی و نمایندهی پیشین مجلس شوراي اسلامي (آمریکا)
میرابراهیمی روزبه، روزنامهنگار(آمریکا)
نائبهاشم حسن، فعال سیاسی(اتریش)
نوروز پریوش، فعال حقوق مدنی(آلمان)
نوروزی احسان، مترجم(آلمان)
کار مهرانگیز، حقوقدان، فعال حقوق زنان و روزنامهنگار(آمریکا)
کاظمی نازنین، روزنامهنگار (انگلستان)
هنروران فرهاد، روزنامهنگار(استرالیا)

قنبری: اگر لنکرانی به تعبیر احمدینژاد "هلو" است، چرا برکنار شد؟


سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس با انتقاد از ادبیات احمدینژاد در گفتوگوی تلویزیونی با مردم، گفت:«در شان یک رییسدولت نیست که وزیر خود را به "هلو " تشبیه کند.»

داریوش قنبری با اشاره به اظهارات احمدینژاد در مورد معرفی وزرای پیشنهادی خود و وزرای قبلی کابینه، اظهار داشت:«دبیات آقای احمدینژاد که وزیر بهداشت کابینهاش را به هلو تشبیه کرد اصلا مناسب نبود.»

وی ادامه داد:«در شان یک رییس دولت نیست زمانیکه میلیونها مخاطب دارد با ادبیات عامیانه حرف بزند.»

نماینده مردم ایلام با بیان اینکه فضای بحث و گفتوگوی تلویزیونی احمدینژاد در مورد کابینه ایجاب میکرد ایشان از ادبیات رسمی به جای ادبیات خودمانی استفاده کند، تصریح کرد:«تناقضاتی نیز در صحبتهای ایشان دیده میشود.»

قنبری گفت:«به تعبیر آقای احمدینژاد اگر لنکرانی، وزیر بهداشت ایشان "هلو " بوده چرا بعد از این همه تعریف و تمجید این "هلو " را برکنار کرده و از فرد دیگری در کابینه استفاده کردهاند.»

سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) خاطر نشان کرد:«آقای احمدینژاد از وزرای قبلی و افراد پیشنهادی جدید تعریف و تمجید کرد و ما نفهمیدیم اگر قبلیها خوب بودند چرا برکنار و افراد جدید معرفی شدهاند.»

آیا هاشمی رفسنجانی استعفا می دهد؟


سحام نیوز:انتصاب پنجمین خطیب نماز جمعه تهران به شائبه هایی درباره نحوه حضور هاشمی رفسنجان در جایگاه خطیب جمعه تهران دامن می زند به طوری که به نظر می رسد این انتصاب زمینه ای برای استعفای هاشمی رفسنجانی از این سمت خواهد بود .

حجةالاسلام شیخ کاظم صدیقی که به تازگی به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شده است این هفته خطیب نماز جمعه تهران خواهد بود. هم اکنون آیات امامی کاشانی، هاشمی رفسنجانی، احمد جنتی و سید احمد خاتمی ائمه جمعه موقت تهران هستند و حجت الاسلام صدیقی پنجمین امام جمعه موقت تهران به شمار می رود. حجت الاسلام صدیقی هم اکنون ریاست دادگاه انتظامی قضات را بر عهده دارد.
اما انتصاب پنجمین خطیب نماز جمعه تهران به شائبه هایی درباره نحوه حضور هاشمی رفسنجان در جایگاه خطیب جمعه تهران دامن می زند به طوری که به نظر می رسد این انتصاب زمینه ای برای استعفای هاشمی رفسنجانی از این سمت خواهد بود . چرا که امام جمعه جدید تهران دوهفته پس از ان منصوب شد که هاشمی رفسنجانی اعلام کرد برای جلوگیری از هرگونه تنش از حضور در نماز جمعه خودداری می کند . البته این تصمیم وی به دنبال آن بود که معترضان به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در اولین حضور وی در نماز جمعه پس از انتخابات با حضور گسترده خود بار دیگر اعتراضشان را به روند برگزاری انتخابات و نتیجه آن اعلام کردند و این موجب بروز درگیری و تنش هایی در نمازجمعه ای شد که برخی از مطبوعات و سایت های خبری ان را تاریخی خواندند . اما این اکبر هاشمی رفسنجانی بود که پس از حضور در آن نماز جمعه و اعتراضی که از آن تریبون به روند برگزاری انتخابات و حوادث پس از آن کرد سکوت معناداری را اتخاذ نمود به طوری که بسیاری از فعالان سیاسی خواستار شکستن سکوت وی شدند . حامیان اصلاح طلبان که در همان روز تاریخی شعارهایی را در حمایت از هاشمی رفسنجانی سر می دادند منتقد او شدند و خواستارآن بودند که هاشمی همان اعتراضان و انتقاداتی را که از تریبون نماز جمعه مطرح کرد صریح تر در دیگر محافل بیان کند . اما پس از آن سکوت هاشمی رفسنجانی تنها هنگام پخش دادگاه ابطحی و عطریانفر شکسته شد که دفتر وی با ارسال توضیحی به رسانه ها اعلام کرد سخنانی که ابطحی درباره نقش هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر مطرح کرده است صحت ندارد و البته تاکید شد که هاشمی در عرصه انتخابات از هیچ کاندیدایی حمایت نکرده است .
سکوت هاشمی با تعطیلات یک ماهه مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه یافت و البته همین تعطیلات بهانه ای شد برای آنکه اکبر هاشمی رفسنجانی در مراسم تنفیذ و تحلیف دهمین رییس جمهور ایران شرکت نکند و این ا نشانه ای باشد برای اعتراض به وقایع مربوط به انتخابات . پس او در کنار دیگر منتقدان و معترضان در مراسم تنفیذ شرکت نکرد و پس از آن بود که برخی با تحلیل سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه فرمودند برخی خواص در این انتخابات مردود شدند اکبر هاشمی رفسنجانی را جز همان مردودین نامیدند . اما هاشمی برای اینکه به چنین تحلیل ها و تفسیرهایی پایان دهد بار دیگر در انزار عمومی حاضر شد و در ردیف جلوی مراسم معارفه رییس جدید قوه قضائیه نشست . این سیاستمدار ایرانی حضور در این مراسم را شاید نقطه آغازی برای حرکت تازه خود در میدان سیاست تعریف کرد . هاشمی رفسنجانی که در مراسم تنفیذ رییس جمهور جدید ایران شرکت نکرده بود در حاشیه این مراسم با محمود احمدی نژاد در مقابل دوربین رسانه ها احوال پرسی می کند تا برخلاف ناطق نوری که نه تنها این کار را نکرد بلکه هنگام سخنرانی احمدی نژاد سالن را ترک گفت،این پیام را داشته باشد که او روش خاص خود را دارد.

البته رییس مجلس خبرگان رهبری هنگامی که مورد خطاب مهدی کروبی قرار گرفت که از آنچه با زندانیان کهریزک صورت گرفته معترض بود با تاخیر به نامه اش پاسخ داد و این هنگامی اعلام شد که مهدی کروبی نامه ای را که به او نگاشته بود پس از ده روز انتظار منتشر کرد تا شاید پاسخی برای آن دریافت کند و به نظر می رسد که این تعلل رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام برای همراهی با دیگر اصلاح طلبان در جهت تثبیت همان مشی جدید سیاسی وی باشد . سیاستی که کاملا او را از معترضان به نتیجه یک انتخابات جدا کرده و در قامت سیاستمداری معرفی می کند که همه را به وحدت و همدلی دعوت می نماید تا در سایه وحدت و آرامش بتوان به اهداف مورد نظر دست یافت .


http://www.etemademelli.ir/published/0/00/71/7113/

خبرهایی از اوین – بحث ایدئولوژیک در بازجویی و کتاب رحیمپور ازغدی در سلول انفرادی


خبرهایی که از اوین میرسد، حاکی از آخرین دست و پا زدنهای تیمهای بازجویی سپاه و وزارت اطلاعات دولت کودتا برای «هدایت» بازداشتشدگان قبل از آزادی آنان است.



به گزارش موج سبز آزادی، برخی از آزادشدگان از زندان اوین خبر دادهاند که به جای روزنامه و مجله و کتابهای مفید، کتابهای حسن رحیمپور ازغدی در اختیار زندانیان قرار میگرفته تا زندانیان اسلام را از نگاه او بشناسند.

یکی از زندانیان، این مطالعات اجباری را به تنهایی یکی از مصادیق شکنجه میداند، هرچند اعتراف میکند که این سرگرمی باز به مراتب بهتر از رها شدن طولانیمدت در سلول انفرادی است.

به گزارش موج سبز آزادی، برخی دیگر از زندانیان آزاد شده نیز خبر از حضور کسی در بازجوییهای پایانی میدهند که خود را نویسنده و استاد دانشگاه معرفی میکرده و ضمن حضور در بازجوییها، تاکید میکرده که قصد بازجویی ندارد، بلکه برای بحث ایدئولوژیک! آمده است.

به گفتهی زندانیان آزاد شده، این « بحث ایدئولوژیک اجباری در زندان» البته عملا بیشتر به گفتوگو درباره اعتقاد زندانیان در مورد وقوع تقلب در انتخابات و بحث در خصوص فریبکار بودن مهندس موسوی! محدود میشده است.
http://www.mowjcamp.com/article/id/21040

مشروح بیانات مرجع عالیقدر در دارالزهراء تهران - 31/05/1388

مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی(مدظله العالی) غروب پنجشنبه بیست و نهم مردادماه، در حالیکه برای حضور درمراسم پرفيض دعاى کميل ‌در دارالزهراى تهران حاضر شده بودند، برای حضار بیاناتی را ارائه نمودند.
معظم له در ابتدای بیانات خود، ضمن اشاره به روزهاى آخر شعبان، به فضيلت اين روزها، ساعات آخر ماه و لزوم آمادگى قلبى و روحى جهت ورود به ماه ميهمانى خدا اشاره نموده و فرمودند:میهمانی خدا، با دیگر ضیافت ها متفاوت است و مهمترین تفاوت میان این میهمانی با دیگر میهمانی ها، میزبان آن است که پروردگار عالم است و ضیافت آن، صیام. این صیام و روزه، صرفاً نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه شامل گوش، چشم و مخصوصاً قلب هم می شود. طبیعتاً حضور در این میهمانی، شرایط و ضوابطی دارد و مثلاً کسى که حب جاه و مقام داشته و یا فقط در فکر مطامع دنيايى است، شايستگى ورود به ميهمانى خداوند را ندارد چراکه قلب او، لایق میهمان خدا شدن نیست.
ایشان با اشاره به گفتارهای اميرالمومنين(ع) در دعاى کميل و رسول‌اکرم(ص) در مناجات شعبانيه تاکید کردند: عبارات بلندی در این دعاها وجود دارد و پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) با آن جایگاه عظیم الهی و در حالیکه معصومند، از خداوند می خواهند که آنان را در زمره اهل طاعت و مومنین قرار دهد و ما نیز به تبع آنها باید آرزو کنيم و از خداوند بخواهيم که ما را در زمره کسانى قرار دهد که مى‌فهمند و اهل طاعت و بندگى‌اند. بندگان ربانى خدا هستند و خدايى شده‌اند؛ زمانیکه که به این مرحله رسیدیم می توانیم مدعی باشیم که انسان شده ایم.
معظم له تاکيد کردند: ممکن است انسان به جاى اصلاح نفس و حرکت در مسير بندگى خدا، به مرحله ای برسد که خودش ادعاى خدايى شدن کند و از آن بدتر اینکه در همين حال و با همین ادعا یعنی با نام خدا و بر بندگان خدا، ظلم و ستم روا دارد.
ایشان با اشاره به برخى روايات و لزوم بازخوانى مفاهيم اصيل دينى تاکيد کردند: سنت الهی این است که اگر کسى به ناحق ادعا کند که نائب امام عصر(عج) است، خداوند او را مفتضح می گرداند. همين‌طور است کسى که ادعاى اجتهاد در دين کند وليکن مجتهد نباشد، چراکه او مرتکب دو گناه شده يکى اينکه دروغ گفته و جایگاهش این نبوده و ديگرى آنکه با مفاهيم دينى بازى کرده است.
مرجع عالیقدر تصريح کردند: اگر کسی با مفاهیم دینی بازی کند، محجوب به حجابهائی خواهد شد که بدترین آنها يکى حجاب دين است و ديگرى حجاب علم و حجاب دين به مراتب خطرناک‌تر از حجاب علم است. یک عالم و دانشمند چه به عنوان یک شخصیت علمی و چه به عنوان یک عالم دینی بايد مراقب حجاب و پرده‌هايى که در مقابلش قرار مى‌گيرد، باشد تا بتواند عالم را آنگونه که هست ببیند.
معظم له با اشاره به رواج فرهنگ تظاهر، دروغ و تهمت در جامعه اسلامى آن را از آفات بزرگ جامعه برشمردند و تاکيد کردند: مگر نه آنکه حرمت انسان بالاتر از حرمت خانه کعبه است؟ پس چطور است که ما به خود اجازه هتک حرمت انسان‌هاى شريف جامعه را مى‌دهيم. اين بلاها و مصيبت‌هايى که بر سرمان مى‌آيد در اثر رواج همين بى‌اخلاقى‌ها و هتک حرمت هاست. در کشوری که ادعای امام زمانی بودن دارد، چرا اجازه مى‌دهيم که به راحتى آبروى انسان‌ها و افراد جامعه ريخته شود؟
ایشان با اشاره به حوادث پس از انتخابات، با اشاره به نام برخی زندانیان و سوابق بعضی از آنان افزودند : حوادث بعد از انتخابات در خور اين مردم بزرگوار نبوده است و بايد از توهين‌هايى که به ملت عزيز ايران شد عذرخواهى شود و هر چه زودتر کسانى که آگاهانه يا ناآگاهانه خون عزیزان اين سرزمين را ريخته‌اند، محاکمه شوند. من در پاسخ برخی سئوالات هم اشاره داشته ام که اگر کسی مستقیماً و مباشرتاً در این قتل ها دست داشته باشد، باید قصاص شود مگر اینکه خانواده های داغ دیده رضایت دهند، که در اینصورت فرد خاطی باید از اموال خودش دیه مرحومین را پرداخت کند.
معظم له در پایان ضمن توصیه به توجه بیش از پیش به لحظات معنوی ماه مبارک رمضان به همه حضار توصیه نمودند که برای حل مشکلات و معضلات، از این ماه بزرگ به نحو احسن استفاده کرده و از خداوند برای رفع همه گرفتاریها مدد جویند.
Source: bayatzanjani.net

چطور سقوط نکنیم؟


بسیاری از کارشناسان یا نویسندگان یا صاحب نظران یا اصولا اکثر آدمهایی که نظر می دهند، دچار یک اشتباه بزرگ هستند. آنها فکر می کنند که چرا یک هواپیما سقوط می کند. در حالی که به نظر من باید به این نکته فکر کنیم که چطور هواپیما سقوط نمی کند؟ چه حادثه ای رخ می دهد و چه عواملی دست به دست هم می دهند و چه کارهایی انجام می شود که یک هواپیما از یک فرودگاه کشور، بدون اینکه در هنگام جابجایی به هواپیمای دیگری بخورد، یا هنگام اوج گرفتن یک دفعه وسط یک ساختمان مسکونی برود یا در هنگام رفتن بالای ابرها یک دفعه آتش بگیرد، موفق بشود که بدون برخورد با کوه یا هر مانع دیگری بسلامت به زمین بنشیند و مسافران آن به خانه شان بروند. واقعا چه رخ می دهد که هواپیما بسلامت می تواند پرواز کند و دچار سانحه نشود؟ کارشناسان هوایی ما حوادثی را که باعث می شود، هواپیما سقوط نکند، فاش کرده اند:

اول، حضور امامی کاشانی در نماز جمعه: یکی از دلایل سقوط نکردن هواپیما در ایران حضور آیت الله امامی کاشانی در نماز جمعه است. چرا که وقتی آقای امامی کاشانی در نماز جمعه تهران سخنرانی می کند که هیچ مشکل سیاسی در ایران وجود نداشته باشد، و وقتی هیچ مشکل سیاسی در ایران وجود نداشته باشد، طبیعی است که بی بی سی و صدای آمریکا و ماهواره های مختلف هیچ حرفی برای گفتن ندارند و چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند، دولت هم روی آن ماهواره ها پارازیت نمی اندازد و چون روی ماهواره ها پارازیت نمی اندازد، در نتیجه روی رادار هواپیما هم پارازیت نمی اندازند و در نتیجه هواپیما سقوط نمی کند، به همین دلیل برای کاهش سوانح هوایی بهتر است که هر هفته آقای امامی کاشانی نماز جمعه بخواند.

دوم، پرواز نکردن هواپیما: البته راه اول راه مطمئنی است، اما راه مطمئن تر در شرایط بحران سیاسی این است که هواپیماها برای اینکه دچار سانحه نشوند، از پرواز کردن خودداری کنند. قطعا خواهید پرسید که پس این همه مسافر چطور به مقصد برسند؟ راه حل بسیار ساده است، هواپیماها می توانند در جاده های مناسبی که روی زمین ساخته شده است، حرکت کنند، بدون اینکه سقوط کنند. لابد خواهید پرسید که با این شیوه مسافران مجبورند به جای یک ساعت پرواز ده ساعت هواپیماسواری کنند، و دیر می رسند. در حالی که شما اشتباه می کنید، چون هواپیما برای اینکه پرواز کند، قطعا دو سه ساعت تاخیر می کند، و از طرف دیگر وقتی پرواز کنند، سقوط می کند و وقتی سقوط کند، حداقل ده پانزده ساعت طول می کشد تا هواپیما را پیدا کنند و جسد مسافران قربانی سانحه را به مقصد منتقل کنند، به همین دلیل در هر حال یک پرواز یک ساعته عملا بیست ساعت طول می کشد، با این تفاوت که در صورت پرواز نکردن هواپیما یک امتیاز برای مسافران وجود دارد که همان مقدار در راه هستند، با این تفاوت که زنده به مقصد می رسند.

سوم، وجود نقص فنی جدی در هواپیما: یکی از دلایلی که باعث می شود هواپیما سالم به مقصد برسد، وجود نقص فنی جدی در هواپیماست، اگر نقص فنی جدی در هواپیما باشد، احتمالا مسوولان پرواز آن هواپیما را که طبیعتا به دلیل روسی بودنش نقص فنی دارد، عوض می کنند و چون آن را عوض می کنند، طبیعتا هواپیمای غیر روسی انتخاب می کنند و وقتی یک هواپیمای غیر روسی برای پرواز انتخاب شود، احتمالا پرواز با موفقیت انجام می گیرد.

چهارم، کوهستانی نبودن ایران: یکی از دلایل سقوط هواپیما، کوهستانی بودن ایران است. به همین دلیل برای جلوگیری از سانحه هوایی دو راه اصلی وجود دارد، اولین راه حل مشکل کوههای ایران است که دولت می تواند آن کوهستانها را از بین ببرد، اما یکی از راههای راحت تر، انتقال شهرهای بزرگ ایران به مناطق غیرکوهستانی است که در این حالت هیچ کوهی در هنگام اوج گرفتن و فرود هواپیماها در مسیر پرواز نیست و هواپیما با کوه برخورد نمی کند و سالم به مقصد می رسد. البته یکی دیگر از راههای حل مشکل کوههای ایران تغییر نقشه جغرافیایی ایران است، که با همین شیوه ای که دولت دهم حرکت می کند، احتمالا تا یکی دو سال دیگر، اگر دولت یازدهم سر کار نیاید احتمالا این نقشه تغییر می کند و از آن پس به دلایل غیرکوهستانی هواپیماها سقوط می کند.

پنجم، آزادی زیدآبادی از زندان اوین: یکی از دلایلی که هواپیما سقوط می کند، این است که هواپیما با رادار حرکت می کند، و وقتی با رادار حرکت می کند، نباید روی رادار پارازیت بیاندازند، و برای اینکه روی رادار پارازیت نیاندازند، روی تلویزیون های ماهواره ای هم پارازیت نمی اندازند، و وقتی روی تلویزیون های ماهواره ای پارازیت نمی اندازند، که این تلویزیون ها خبر سیاسی علیه دولت ندهند، و وقتی این تلویزیون ها خبر سیاسی علیه دولت منتشر نمی کنند که مملکت از نظر سیاسی شلوغ نباشد و وقتی مملکت از نظر سیاسی شلوغ باشد، اولین کسی که می اندازند زندان احمد زیدآبادی است، فرقی نمی کند که جنبش مطبوعات اتفاق بیافتد یا جنبش سبز یا ملی مذهبی ها با هم حرف بزنند، در هر حال زیدآبادی می رود زندان. به همین دلیل وقتی او آزاد شد، احتمالا هواپیماها هم کمتر سقوط می کنند.

ششم، توسعه دموکراسی در روسیه: اما مهم ترین راه برای سقوط نکردن هواپیماها، توسعه دموکراسی در روسیه است. اگر دموکراسی در روسیه توسعه پیدا کند، طبیعتا دارودسته پوتین از سرکار می روند کنار و گروهی سرکار می آیند که طرفدار توسعه دموکراسی هستند. و وقتی روسیه دموکرات بشود، ایران رابطه اش را با روسیه قطع می کند و به جای روابط اقتصادی با روسیه، رابطه اش با ونزوئلا و کومور را توسعه می دهد. ونزوئلا و کومور هم که تولید هواپیما نمی کنند، در نتیجه ایران مجبور می شود به جای استفاده از هواپیمای روسی یا از فرانسه هواپیما بخرد یا از آمریکا، و همین موضوع باعث می شود که هواپیماها سقوط نکنند. به همین دلیل به نظرم ما به جای اینکه به راههایی مانند افزایش امنیت پرواز فکر کنیم، باید به توسعه دموکراسی در روسیه فکر کنیم.

هفتم، افزایش فرار مغزها: یکی از راههای مهم کاهش سوانح هوایی، افزایش فرار مغزهاست. چون وقتی مغزها فرار کنند، به جای اینکه به دانشگاه مشهد و شیراز و اصفهان بروند، به دانشگاه کمبریج و هاروارد و آکسفورد می روند و وقتی به آنجا بروند، خانواده شان هم برای دیدن آنها به آمریکا و انگلیس می روند، و برای اینکه دانشجویان و خانواده ها که گروه بزرگی از مسافران هستند، به مقصد برسند، یا با هواپیمای غیر روسی ایرانی پرواز می کنند، یا با هواپیماهای اروپایی و آمریکایی آژانس های هوایی غیر ایرانی، و در هر دوحال هواپیمای آنها سقوط نخواهد کرد.

هشتم، دزدیده شدن هواپیما: یکی از راههای بسیار مهم برای جلوگیری از سقوط هواپیما، دزدیدن آن است. مثلا فرض کنید که در یک هواپیما نشستید و دارید از مشهد به تهران می روید، یک دفعه یادتان می آید که هواپیمای تان توپولوف یا یک " اف" کوفتی دیگر است. شما می توانید هواپیما را بدزدید و خلبان را مجبور کنید در کویر یا در دریا یا در جنگل یا در کابل یا هر جای دیگری غیر از تهران به زمین بنشیند، مطمئن باشید که خلبانان ایرانی آنقدر ماهر هستند که هواپیما را در هر جایی غیر از فرودگاه می توانند سالم به زمین بنشانند، فقط شرط اش این است که خلبان از رادار استفاده نکند و در فرودگاه ننشیند، البته توضیح بدهم که قصد من از این کار نه تنها کمک به هواپیماربایی که کاری خطرناک است، نیست، بلکه درست برعکس، قصد من این است که هواپیما بدون خطر به زمین بنشیند. حتی برای این کار خود شرکت های هواپیمایی مثل آسمان یا ایران ایر خودشان می توانند به جای گارد پرواز، یک گروه هواپیماربای ناشناس را در هواپیما بگذارند، تا در صورت احساس خطر، هواپیمای خودشان را بدزدند و مانع سقوط آن بشوند.

نهم، مسافرت احمدی نژاد به خارج: مهم ترین راه برای جلوگیری از سقوط هواپیما، سفر احمدی نژاد به خارج از ایران است. چون وقتی احمدی نژاد به خارج سفر می کند، طبیعتا همه ماهواره ها تصویر او را پخش می کنند، فرقی نمی کند که به او فحش بدهند یا از او تعریف کنند، و فرقی نمی کند که کسی از او استقبال کند، یا توی سرش بزنند، در هر حال دولت دوست دارد تصاویر او در ایران دیده شود، به همین دلیل کسی روی ماهواره ها و در نتیجه روی رادار هواپیماها پارازیت نمی اندازد و شما می توانید با اطمینان سفر هوایی کنید.

درجلسه رژیم حقوقی خزر،همه هستندجزایران


دفتر ریاست جمهوری قزاقستان اعلام کرد: سران چهار کشور روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان روز13 سپتامبر طی اجلاسی غیررسمی در قزاقستان پیرامون رژیم حقوقی دریای خزر گفتگو می کنند.



نواندیش نوشت:

به گزارش نووستی به نقل از خبرگزاری ترند، توافق درباره برگزاری دیدار غیررسمی سران روسیه، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان طی گفتگوی تلفنی "نورسلطان نظربایف" رئیسجمهور قزاقستان و "دیمیتری مدودف" رئیس جمهور روسیه روز سه شنبه حاصل شده بود.در اطلاعیه دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری قزاقستان آمده است: سران 4 کشور در اجلاس خود در قزاقستان ، توسعه روابط با یکدیگر و نیز رژیم حقوقی دریای خزر را مورد بحث قرار خواهند داد. این اطلاعیه علت این مسئله که چرا ایران به عنوان یکی از کشورهای ساحلی دریای خزر به اجلاس مذکور دعوت نشده را ذکر نکرده است.
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=60768

اکثر مردم معتقدند نظام به لحاظ اخلاقی و دینی رفوزه شده است


دکتر محسن کدیور در گفتوگو با «موج سبز آزادی»:
اکثر مردم معتقدند نظام به لحاظ اخلاقی و دینی رفوزه شده است
«باید کمربندها را محکم ببندیم، روزهای سختتری در پیش است.» این یکی از مهمترین نکاتی است که حجتالاسلام محسن کدیور در مصاحبهاش با «موج سبز آزادی» بر آن تاکید میکند، هرچند خود اذعان دارد که در افق دور، پیروزی ملت را میبیند. دکتر کدیور در بخشی از این مصاحبه، تحلیل خود را از وضع موجود مطرح میسازد و در بخشی دیگر، تجویز خود را برای چگونگی تداوم راه اصلاحات ارائه میکند. در اولین شب از ماه مبارک رمضان، متن کامل این گفتوگوی اختصاصی را به خوانندگان محترم تقدیم میکنیم و امیدواریم تداوم این بحثها، به تداوم و پویایی «راه سبز امید» کمک کند.



نکات مهم مصاحبه:

- هیچگاه فکر نمیکردم که رژیم جمهوری اسلامی به این درجه از فساد رسیده باشد

- باید کمربندها را محکم ببندیم، روزهای سختتری در پیش است

- ملت از روحانیت و حوزه در احقاق حقوق ملی و طبیعی و اعتراض به ظلم نهادینه به مراتب جلوتر است

- آنچه با نفی شرع و قانون و اخلاق حفظ میشود نظام اسلامی نیست، نظام شیطانی است

- مشکل اصلی کشور ما مقامات غیر پاسخگو و پرمدعا است. به کدام دلیل اسلامی و قانونی عملکرد رهبری که امّ و اساس اکثر بحرانهای اخیر است، مورد ارزیابی و نظارت قرار نمی گیرد؟ چرا مجلس خبرگان رهبری به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل نمی کند؟ مردم اعضای این مجلس را به دلیل مجامله و سکوت سؤال برانگیزشان نخواهند بخشید. امروز هر کس به ندای "هل مِن ناصر" (دادخواهی) این ملت مظلوم لبیک نگوید، روسیاه است و غیرمعذور. صحنه امتحان بزرگی است. حکام رژیم جمهوری اسلامی به دلیل تجاوز نهادینه به حقوق ملت و خیانت در امانت ملی و سرکوب وحشیانه اعتراض مسالمت آمیز مردم، مغضوب ملت ایرانند. اهل سکوت و مماشات و مجامله در هر کسوت و مقام و موقعیت نیز عمله ظلمه محسوب می شوند و حامی بیجیره و مواجب ولایت جائر.
- امروز اگر از مردم ایران بپرسیم، آیا این رژیم به موازین دینی، اخلاقی و قانونی پایبند است، اکثریت میگویند خیر. بنابراین ما الان با حکومتی مواجهیم که به لحاظ دینی و اخلاقی و قانونی رفوزه شده است. آن کسی که رفوزه شده رژیم جمهوری اسلامی است نه نخبگانی چون آیتالله منتظری و صانعی و طاهری و یا جوانانی که برای یافتن رای گمشده خود به خاک و خون غلتیدند.
- قبل از انقلاب میگفتند چه فرمان یزدان چه فرمان شاه، پس از انقلاب هم میگویند مخالفت با رهبری مخالفت با خدا و رسول و ائمه است. آیا شرک معنایی جز این دارد؟
- مطمئنا موسوی و کروبی آمده بودند تا جمهوری اسلامی را اصلاح کنند، اما به نظر میرسد که نهادهای تحت امر ولایت فقیه با این اعمالی که انجام دادند، میخواهند به همه ثابت کنند که این نظام اصلاحناپذیر است.
- مشکل اصلی حکومت فعلی این است که میپندارد حق مطلق است. بیشترین تخلف از قانون اساسی توسط مقام رهبری و رئیس جمهوری صورت گرفته است. بر اساس همین قانون اساسی با همه تناقضهای بنیادیش میتوان با تکیه بر فصل سوم آن به کف مطالبات مردم ایران جامه عمل پوشانید. اگر بخواهیم واقعا قانون را اجرا کنیم اولین کسانی که از گردونه خارج میشوند، حکام فعلیاند. البته قانون به روایت حقوقدانان و وکلای مستقل و باسواد، نه قانون به روایت وابستگان قدرت و کم خردهای پرمدعا.
---------------------------------------


جناب آقای کدیور! امروز اولین روز ماه مبارک رمضان است. ماه رحمت و میهمانی خداوند متعال. اهمیت این ماه برای جنبش سبزی که از دو ماه پیش راهش را آغاز کرد و همچنان مصمم و استوار در برابر ظلمی که به مردم بیگناه رفته ایستاده است را در چه میدانید و چگونه میشود از ظرفیتهای این ماه برای تقویت شریان سبز امید در رگهای این جنبش استفاده کرد؟ به طور خاص میخواستم درباره نقش نماز جمعه به عنوان تجلی اجتماعی حیات دینی در ایران و نقش آن در تقویت این جنبش از شما سوال کنم.


با سلام خدمت شما دوستان خوب موج سبز آزادی. در خصوص این سوال باید بگویم که بین ماههای قمری، ماه رمضان شریفترین است و در فرهنگ مسلمانان هم به ماه مبارک مشهور است. مهمترین ویژگی این ماه رحمت و مغفرت است. اکثر مسلمانان هم این ماه را به هم تبریک میگویند. اهمیت رمضان چیزی شبیه اهمیت نوروز در بین ایرانیان باستان است. با فرا رسیدن این ماه خداوند درهای بهشت را میگشاید، مگر کسی خود آن درها را ببندد، و درهای جهنم را میبندد، مگر کسی خود آن درها را بگشاید. کسانی که بیشترین ارتباط را میخواهند با خدا برقرار کنند، به گسترش رحمت و مغفرت و بخشش می پردازند. حکومتی که دم از دین و آیین میزند در نحوه عملکرد خودش با شهروندان، به ویژه با معترضان باید به شیوه رحمت که متناسب با ماه مبارک رمضان است عمل کند.

علیالقاعده مهمترین نهاد دینی، نمازهای جمعه هستند و انتظار میرود که تریبونهای نمازجمعه، بلندگوی معرفت و کرامت باشند و کرداری متناسب با پیامبر (ص) که رحمه للعالمین است و قرآن که کتاب رحمت است داشته باشند. ولی متاسفانه تریبون نمازجمعه بویژه در سه ماه اخیر تبدیل به پایگاه تزریق خشونت و قساوت و سبعيت شده است. اینکه کسانی بدون طی مراحل قضایی، یک طرفه و بدون ارائه هیچ سند ومدرکی جامعه را به سوی خشونت سوق می دهند، به هیچ وجه با مبانی اصیل اسلامی پذیرفته نیست. حکومتی بودن نمازجمعه معنایش این نیست که امام جمعه، مامور حکومتی و دنبالکننده منویات رهبر کشور باشد، بلکه مطابق موازین دینی، باید ادامهدهنده راه کرامت و رحمت در جامعه باشد. اگر این شیوه ادامه پیدا کند، هیچ تفاوتی میان نمازجمعه، بسیج و اوین نخواهد بود؛ چراکه همگی آهنگ یکسانی دارند، آهنگ قساوت و خشونت. هیچ وقت انتظار نداشتیم در حکومت اسلامی، با تظاهرات، اعتراض و انتقاد مسالمتآمیز مردم اینگونه با خشونت برخورد شود. حکومتی که سمبل آن علی (ع) است حالا درست بر خلاف سیره علی و روش و منشش، قساوت را به شیوه امویان در نمازجمعههای ایران به خصوص تهران دنبال میکنند.

در خطبههای این هفته نمازجمعه تهران، آیت الله جنتی دستور حمله و دستگیری رهبران جنبش سبز را داده و آنها را امالفساد اغتشاش خوانده است، این دقیقا دنباله همان راهی است که در خبرگزاریهای بداخلاق و روزنامههای بیانصاف حکومتی شاهدش هستیم. نمازجمعههای شیعه ایران هم شبیه نمازجمعههای اهل سنت شده که اگر ملاحظه کنید، میبینید که نسخه واحدی در همه شهرها خوانده میشود. الان هم به جز تعداد انگشتشماری امام جمعه مستقل که باقی ماندهاند، بقیه استقلال ندارند، حاصلش هم رویگردانی مردم از نهادهای دینی است. نمازجمعه با خطبههای آیتالله طالقانی بعد از انقلاب شروع شد و با خطبههای کسانی چون آیتالله منتظری ادامه یافت. الان نمازجمعه فرسنگها از آن راه دور شده و به تریبون ضد اسلامی و تزریق خشونت به جامعه تبدیل شده است .


در این میان نقش مردم را در نفی تا پذیرش این گفتمان خشونتمحور که از تریبونهای نمازجمعه به نام اسلام تبلیغ میشود، چگونه تبیین میکنید؟ آیا چنین تفسیری از اسلام که از تریبونهای نمازجمعه تبلیغ میشود عملا در میان تودههای مردم پذیرفتنیست؟


اسلام حکومتی که من از آن به نام اسلام سیاه نام میبرم، اسلامی محرف ( تحریف شده ) است. اما اسلام دیگری را هم می شناسم که اسلام سبز است و نماینده آن رسول الله است که جلوه رحمت است، امام علی(ع) است که جلوه عدالتطلبیست و سیدالشهداست (ع) که جلوه آزادگیست. در ماه رمضان مثل مسلمانانی که در جنگهای صدر اسلام روزه میگرفتند و سنگ به شکم میبستند، ما هم همراه و همقدم با خانوادههای شهدا و اسرای بیگناه این جنبش روزه می گیریم و برایشان دعا می کنیم. مهمترین وظیفه ما در این ماه تلاوت قرآن کریم و دعا و مناجات است. قرآن که از بالا به پایین نازل شده و دعا که از پایین به بالا صاعد میشود. این ارتباط متقابلمان را با خداوند باید هر چه مستحکمتر در این ماه برقرار کنیم. ماه رمضان ماه خودسازی است. با وجود مشکلاتی که حکومت ظالم برای مردم ایجاد کرده، ماه رمضان معنویتر شده و مردم نقش دعا را بیشتر و بهتر احساس میکنند. برای خانوادههای اسرا و شهدا هیچ راه تظلمخواهی باقی نمانده، جز کوبیدن در خانه خدا. هیچیک از نهادهای قانونی، بر طبق وظیفه اخلاقی، شرعی و قانونی خود عمل نکردهاند و تنها جایی که مانده در خانه خداست و ما مطمئنیم که این در بازخواهد شد. یکی از برکات ماه مبارک رمضان امکان تجمع دینداران معترض در مراسم و مناسک دینی مربوط به این شبهای احیا و قدر است و وظیفه گویندگان مذهبی است که در این برهه حساس به یاری و همکلامی با مردم مظلوم بیایند.


از نقش گویندگان مذهبی گفتید. میخواهم بیشتر در اینباره برایمان بگویید که نقش علما و مراجع تقلید را از ابتدای شکلگیری این نهضت سبز تاکنون چگونه ارزیابی میکنید و به نظر جنابعالی که یکی نمایندگان این جریان و نیز مدرسه روشنفکری دینی محسوب میشوید، وظیفه علما و مراجع عظام در مقابل مردم در این برهه حساس تاریخی چیست؟


از گویندگان مذهبی، مراجع و علما انتظار میرود که به شیوه سیدالشهداء (ع) صدای اعتراضشان را به گوش مردم برسانند. وظیفه علما در این زمینه از همه حساستر است. خدا پیمان ویژهای از علما گرفته است که به میزان علمشان در مقابل کژیها و کاستیها بایستند. اگر چه امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای همگانی است، اما از علما شرعا و عرفا متناسب با وزن اجتماعیشان در مقایسه با مردم عادی انتظار بیشتری میرود. هر چه که دانش و منزلت اجتماعی بالاتر باشد، وظیفه بیشتری به گردن انسان است. وقتی صدای اعتراض یک عالم دینی شنیده شود، نحوه برخورد و بداخلاقی حکومت هم به مراتب با او شدیدتر است.

مردم در این سه ماه اخیر وظیفه خود را به نحو احسن انجام دادند. من اینجا صادقانه به شما میگویم که دو چیز کمتر برایم قابل پیشبینی نبود: اولی تلخ است و دومی شیرین. اول اینکه هیچگاه فکر نمیکردم که رژیم جمهوری اسلامی به این درجه از فساد رسیده باشد و به این سرعت از بن فاسد شده باشد. و دوم اینکه کمتر حدس می زدم که مردم به این حد از بلوغ و رشد سیاسی رسیده باشند. نحوه اعتراض مردم ایران یکی از متمدنانهترین و به یادماندنیترین صحنههای اعتراض در تاریخ ایران بود. هیچوقت فکر نمیکردم که مردم برای اعتراضشان حاضر باشند اینقدر استقامت کنند و مرارت بکشند و عقب ننشینند.

حال در مقابل این مقاومت بزرگ مردمی باید بپرسیم علما وظیفه خود را خوب انجام دادند؟ من با شرمندگی باید بگویم به جز تعداد انگشتشماری از علما و مراجع حوزه، بقیه هنوز به وظیفه شرعی خود عمل نکردهاند. ما علمایی مثل آیتالله العظمی منتظری داریم که ایشان در مقابل هر کژی و ناراستی با شفافیت و دلسوزی نقد و اعتراض خود را اعلام کرده است. از سال ۶۷ زمانی که اعدامهای بیرویه صورت میگرفت و ایشان از قدرت کناره گرفت بگیرید که اخلاقیترین کار ممکن بود و بیایید تا فتواهای اخیر ایشان درباره ولایت جائر و شرایط اینکه حکومت چگونه نامشروع میشود.

سخنان اخیر آیتالله صانعی هم به همینسان شجاعانه بود. ایشان حرف دل ملت ایران را زدند، همان صدایی که چند میلیون معترض ایرانی در تظاهرات مسالمت آمیز خود اعلام کردند. آیتالله بیات هم نکات خوب و بهجایی را متذکر شدند. آیتالله طاهری، از پیشکسوتان استخواندار حوزه هم به همین طریق با مردم همصدا شدند. اما اسامی که من توانستم برای شما اسم بیاورم، انگشتشمار هستند. برخی مانند آیتالله موسوی اردبیلی از طریق همدردی با خانوادههای زندانیان، آیتالله شبیری زنجانی و آیتالله صافی گلپایگانی هم البته به شکل عملی اعتراض و نارضایتی خود را به گوش حکومت رساندند. اما در مقابل جنایاتی که رخ داد و فجایعی که اتفاق افتاد که ۶۹ نفر و چه بسا بیشتر به خاک و خون غلتیدند، آیا علمای دین خود را به ملت ادا کردهاند؟ پاسخ من به این سوال متاسفانه منفی است. ملت از روحانیت و حوزه در احقاق حقوق ملی و طبیعی و اعتراض به ظلم نهادینه به مراتب جلوتر است.


همانطور که اشاره کردید، فجایع بسیاری در سه ماه اخیر در نحوه برخورد با بازداشتشدگان رخ داد که شما هم در سخنرانیهای اخیرتان به آنان اشاره کردید. بعد از نامه آقای کروبی به آیتالله هاشمی رفسنجانی هم هجمهای از انتقادات از سوی کارگزاران دولت کودتا روانه ایشان شد، نظر شما در مورد نحوه عملکرد رهبران جنبش سبز در باب پردهبرداری از فجایع اخیر چیست؟


مساله اینجاست که هیچ کس خود را مسوول فجایعی که رخ داد معرفی نمیکند. زندانهای ایران امن نیستند. میگویند کهریزک زندان غیر استاندارد است، من سوال میکنم خانم زهرا کاظمی و دکتر زهرا بنی یعقوب هم در کهریزک کشته شده بودند؟ هیچ کس جواب قانعکنندهای به خانوادههای این بانوان مظلوم نمیدهد. وقتی جریان کهریزک اتفاق افتاد گفتند زندان استاندارد نیست. من سوال میکنم اگر زندان غیراستاندارد است و رهبر از آن خبر نداشته که بدا به حال چنین اداره کردنی، و اگر هم خبر داشته و جلویش را نمیگرفته که دیگر بدتر! نامه شجاعانه کروبی درباره مساله تجاوز جنسی به بازداشت شدگان جوان هم نشان میدهد که اگر این امور واقعا رخ داده باشد، معنایش این است که جمهوری اسلامی از بن نامشروع شده است. اینکه نویسنده نامه را متهم کنند هم در اذهان مردم راه به جایی نمیبرد. اینقدر شاهد و قرینه موجود است که با انکار عجولانه قوای مقننه و قضائیه جامعه قانع نمیشود. ما هم امیدواریم این فجایع اتفاق نیفتاده باشد. نه آقای کروبی و نه آقای موسوی هیچ یک مایل نیستند این جنایات واقعیت داشته باشد. اما شواهد متعددی در دست دارند. خب! ظلم از این بالاتر؟

اینها ناشی از این تصور غلط است که باید نظام را به هر طریقی حفظ کرد. نظام را باید از طرق قانونی و اخلاقی و شرعی حفظ کرد. آنچه با نفی شرع و قانون و اخلاق حفظ میشود نظام اسلامی نیست، نظام شیطانی است. وقتی در ادبیات رسانهها و سخنرانان و روحانیان دولتی و حکومتی دقیق شویم، می بینیم تنها چیزی که اینها به مخالفان خود نسبت میدهند، مخالفت با ولایت فقیه است. منتقدان مزدور اجنبی و گمراه و فاسقند، چرا؟ چون از رهبر انتقاد کردهاند. آنها هیچگاه از خود نمیپرسند که آیا فردی که در این جایگاه نشسته مگر معصوم است که هر مخالفتی با او گناه نابخشودنی به حساب آید؟ حدیثی داریم که گوینده آن پیامبر اکرم (ص) و راوی آن علی (ع) است، میفرماید: لا طاعه للمخلوق فی معصیهالخالق. در نافرمانی خالق هیچ اطاعتی از مخلوق پذیرفته نیست. صرف اینکه اشکال فقط این باشد که چون مخالف با مواضع و عملکرد یک فرد بودهایم، پس حتما بر باطلیم، آن هم بدون سنجش صحت و سقم مواضع آن فرد، منطق علیلی است. حضرت علی (ع) میفرماید: انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال. باید به محتوای سخن توجه داشت نه به گوینده آن. انتظار اطاعت مطلقه از یک انسان جائزالخطا انتظاری گزاف و خلاف شرع است. مشکل اصلی کشور ما مقامات غیر پاسخگو و پرمدعا است. به کدام دلیل اسلامی و قانونی عملکرد رهبری که امّ و اساس اکثر بحرانهای اخیر است، مورد ارزیابی و نظارت قرار نمیگیرد؟ چرا مجلس خبرگان رهبری به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل نمیکند؟ مردم اعضای این مجلس را به دلیل مجامله و سکوت سؤال برانگیزشان نخواهند بخشید. امروز هر کس به ندای "هل مِن ناصر" (دادخواهی) این ملت مظلوم لبیک نگوید، روسیاه است و غیرمعذور. صحنه امتحان بزرگی است. حکام رژیم جمهوری اسلامی به دلیل تجاوز نهادینه به حقوق ملت و خیانت در امانت ملی و سرکوب وحشیانه اعتراض مسالمت آمیز مردم، مغضوب ملت ایرانند. اهل سکوت و مماشات و مجامله در هر کسوت و مقام و موقعیت نیزعمله ظلمه محسوب می شوند و حامی بیجیره و مواجب ولایت جائر.

منتقدین سبز ایرانی عصاره حرفشان این است که خیانتی صورت گرفته، یک دزدی ملی صورت گرفته و ولایت فقیه ظلمی که بر ملت شده را تایید کرده است و به این صورت او در این ظلم شریک شده و به همین خاطر هم ولایتش جائرانه شده است. منطق مردم ایران منطق امام حسین (ع) است که توسط یزید و امویان سرکوب شد. هر کس که امروز از عملکرد مقام رهبری یا رئیس جمهور و یا رژیم جمهوری اسلامی انتقاد کند آبرویش به حراج گذاشته میشود. اسائه ادبی که ذوب شدگان در ولایت در مورد آیتالله صانعی کردند، قبلا هم در مورد آیتالله منتظری شنیده بودیم. آیا هر کسی که از ولایت فقیه انتقاد کند، نه جائزالغیبه که واجبالغیبه محسوب می شود و میتوان او را ترور شخصیت کرد؟ رژیم جمهوری اسلامی برای برخورد با منتقدین هیچ حد شرعی و قانونی و اخلاقی را رعایت نمیکند. معنای ولایت فقیه هم دقیقا همین است. مقامی فوق قانون و اخلاق و دین واین مافوق بودن به این معناست که کسی که در این جایگاه قرار گرفته به هیچ یک از این سه اصل پایبند نیست. امروز اگر از اکثریت مردم ایران بپرسیم، آیا این رژیم به موازین دینی، اخلاقی و قانونی پایبند است، اکثریت میگویند خیر. بنابراین ما الان با حکومتی مواجهیم که به لحاظ دینی و اخلاقی و قانونی رفوزه شده است. آن کسی که رفوزه شده رژیم جمهوری اسلامی است نه نخبگانی چون آیتالله منتظری و صانعی و طاهری و یا جوانانی که برای یافتن رای گمشده خود به خاک و خون غلتیدند.

این مساله بسیار تلخی است. سی سال پیش حکومتی در این مملکت مسلط بود که تا بن دندان مسلح بود و نسبت به مخالفین خود بسیار بیگذشت. حال اینکه صرفا شخص اول مملکت اسمش را از اعلیحضرت همایونی به مقام معظم رهبری تغییر داده باشد، آیا صرف این تغییر باعث اصلاح امور شده است؟ قبل از انقلاب میگفتند چه فرمان یزدان چه فرمان شاه، پس از انقلاب هم میگویند مخالفت با رهبری مخالفت با خدا و رسول و ائمه است. آیا شرک معنایی جز این دارد؟ هیچ انسانی را نمیتوان به جای خدا نشاند. مقام خدایی فقط از آن خداست و لاغیر. اگر معنای ولایت مطلقه فقیه این چیزی است که در عمل میبینیم، یعنی مافوق دین و اخلاق و قانون بودن حاکمیت و انتظار اطاعت مطلقه از مردم داشتن چیزی جز شرک نیست، و شرک همان چیزی است که قرآن عمیقترین مبارزه را با آن به عمل آورده است. ضربهای که حکومت جمهوری اسلامی و رهبری غیرمدبرانه فعلی به حیثیت تشیع وارد کرده در تاریخ ایران بیسابقه بوده است. اینکه به زندانی بیگناه رحم نشود و زندانبان، زندانی را همچون برده خود بداند چه به لحاظ جسمی، چه به لحاظ جنسی و چه به لحاظ روانی، این بازگشت به دوران جاهلیت و تعرب بعد الهجره است. این دقیقا همان ارتجاع است. الان ما در آستانه ماه مبارک رمضان هنوز اندر خم کوچه اسلامیت که هیچ، انسانیت ماندهایم. ما چیزی جز اجرای بدیهیات اولیه دین، اخلاق و قانون انتظار نداریم. آنچه که انجام شده وهن اسلام و تشیع بوده است. دهان منتقد را بستن و او را لجنمال کردن راه حل مساله نیست. خودتان را اصلاح کنید. این حکومت است که باید خود را از این خودکامگی اصلاح کند.


شما گفتید که قدرت حاکم از بن فاسد شده است، برای اصلاح این فساد باید چه کرد؟


این دقیقا همان نکتهای است که آیتالله العظمی منتظری در فتاوای تاریخی 19 تیر خود به آن اشاره کرده است: امر به معروف و نهی از منکر از طریق کمهزینهترین و مفیدترین راه به این وظیفه شرعی عمل کردن. وظیفه نخبگان حساستر است. علمای اسلام و مراجع عظام وظیفه شرعیشان است که منفردا و یا مجتمعا به ظلم اعتراض کنند و الا شریک ظلم خواهند بود. خداوند از سر تقصیر کسانی که در مقابل خون مظلوم سکوت کند نمیگذرد. درست است که حکومت فشار میآورد، اما مگر مقتدای ما سیدالشهدا نیست؟ ما نباید اسم خود را شیعه حسینی بگذاریم اگر میخواهیم در برابر ظلم سکوت کنیم. بیشترین انتظار از علمای دین میرود. همان کاری را که آیت الله منتظری کردند، از علمای قم و نجف انتظار میرود انجام دهند. هکذا بقیه روشفنکران و نخبگان. مثلا همین ۱۲۰ پزشکان متخصصی که با نام، بیانیهای راهگشا را منتشر کردند که باید از آنان تشکر کرد. بقیه هم ازحقوقدانان گرفته تا اساتید علوم سیاسی و اقتصاددانان وظیفه دارند با امضای بیانیههای مشابهی در حوزه تخصصیشان این وظیفه خود را در قبال ملت انجام دهند. در مورد رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی، کروبی و خاتمی و سایر احزاب اصلاحطلب از مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، نهضت آزادی ایران، کارگزاران سازندگی، ملی مذهبیها و دیگر احزاب و تشکلات تشکر میکنم که تا اینجای راه در کنار ملت ایستادهاند و خوب آمدهاند. اما انتظار داریم که شبکه راه سبز امید مطابق موازین دینی و اخلاقی این راه را با سرعت و عمق بیشتری ادامه دهد. برای کسی تعیین تکلیف نمیکنم چراکه به دشواریهای داخل ایران آگاهی دارم. آنچه بعد از انتخابات در ایران رخ داد نقطه عطفی است که آینده ایران را رقم خواهد زد. مطمئنا کروبی و موسوی آمده بودند تا جمهوری اسلامی را اصلاح کنند، اما به نظر میرسد که نهادهای تحت امر ولایت فقیه با این اعمالی که انجام دادند، میخواهند به همه ثابت کنند که این نظام اصلاحناپذیر است. اما با این حال ما باید سعی کنیم که این احقاق حق و اعتراضمان را بدون خشونت و با استفاده از ظرفیتهای مغفول قانونی به پیش ببریم. باید مراقب باشیم که در چارچوبی که حکومت به ما تحمیل میکند، اسیر نشویم.


وقتی میگویید در چارچوب قانون منظورتان چیست؟ چون نیروهای سرکوبگر هم به نام قانونشکنی معترضان بیگناه را دستگیر میکنند و شکنجه میدهند. آیا این قانونی که شما از آن سخن میگویید با قانونی که اینها از آن استفاده میکنند فرق میکند؟


مفهوم قانون را حقوقدانان بهتر از هر کسی میتوانند معنا کنند. مثلا نامهای که دکتر محقق داماد نوشت و یا بیانیه 15 تن از وکلا و حقوقدانان منتشر کردند. اینکه امروز عدهای از وکلای شریف دربندند نشان میدهد که جامعه حقوقی فریب این بازی با الفاظ را نخورده است و نمیخورد. من در یکی از سخنان اخیر خود گفتهام که بیش از ۵۰ اصل قانون اساسی توسط جمهوری اسلامی نقض نهادینه شده و بارها مورد تعدی و تجاوز حکومت قرار گرفته است. به طور مثال اصول ۲۷ و ۱۶۸ که حقوق ملت را در زمینه تظاهرات مسالمت آمیز و دادرسی علنی با حضور هیأت منصفه در جرائم سیاسی به رسمیت شناخته، آشکارا زیر پا گذشته شده است. قانون که فقط اصول ۴ و ۵۷ و ۱۱۰، یعنی فقط آن اصولی از قانون که در آن ولایت فقیه صحبت شده نیست. حتی همان اصولی که در آن از شرایط ولی فقیه سخن گفته شده هم نقض شدهاند. آیا تدبیر و عدالت مورد نظر قانون اساسی در مورد رهبر رعایت شدهاند؟

ما مدعی هستیم و از کسانی که مزورانه دم از قانون میزنند، میپرسیم کدام قانون میگوید که باید مجرمان، حتی به قول خودشان اراذل و اوباش و اصلا اشرار را در جایی مثل کهریزک نگهداری کنند؟ اصلا مگر حق داریم با اشرار این گونه سبعانه رفتار کنیم؟ سیستم قضایی به خود اجازه میدهد هر گونه که میتواند به قول خودش، ریشه فتنه را بخشکاند؟ اصولا کسی به دیگری نام فتنهگر میدهد که خود را حق مطلق بداند. مشکل اصلی حکومت فعلی هم این است که میپندارد حق مطلق است. بیشترین تخلف از قانون اساسی توسط مقام رهبری و رئیس جمهوری صورت گرفته است. بر اساس همین قانون اساسی با همه تناقضهای بنیادیش میتوان با تکیه بر فصل سوم آن به کف مطالبات مردم ایران جامه عمل پوشانید. اگر بخواهیم واقعا قانون را اجرا کنیم اولین کسانی که از گردونه خارج میشوند حکام فعلیاند. البته قانون به روایت حقوقدانان و وکلای مستقل و باسواد، نه قانون به روایت وابستگان قدرت و کم خردهای پرمدعا.


قوه قضائیه در این بحران چه کاره است؟ آیا با تغییر رئیس آن امید پیشرفتی هست؟


من در میان سه قوه کشور قوه قضائیه را ویران ترینشان میدانم ، چرا که دورترین قوه کشور از اراده ملی و شش دانگ در اختیار رهبری غیرپاسخگو بوده است و تغییر مدیریت آن را نیز در راستای احقاق حقوق ملی و اجرای قانون ارزیابی نمیکنم. در این زمینه به چهار نکته اشاره می کنم.

اول، بی اعتنائی به دانش حقوق. به نظر میرسد علم حقوق بیارزشترین علوم در ایران است. دانشجوی حقوق ما سالها حقوق میآموزد تا به دادگستری برود و مدارج حقوقی را طی کند و بعد از کسب امتیازات لازم به ریاست قوه قضائیه برسد. اما در تاریخ قوه قضاییه جمهوری اسلامی حتی یکی از روسای قوه قضاییه هم حقوقدان نبوده است. برای ریاست این قوه گویی حقوق دانستن شرط لازم نیست. حتی لازم نیست در کلاسهای درس حقوق شرکت کنند، به طور خودآموز می شود با علم حقوق آشنا شد، آنچنان که عالیجنابان رئیس قوه قضائیه به دانشکده حقوق نرفته متکفل دستگاه قضائی کشور شدهاند. پس درِ دانشکده حقوق را گِل بگیرند بهتر است. علم فقه هرگز نمیتواند جای علم حقوق را بگیرد. این دو رشته متفاوتند. فقاهت ما را از دانش کلاسیک حقوق بینیاز نمیکند.

نکته دیگر اینکه هیچ یک از روسای این قوه تا کنون هیچ گونه سابقه قضائی نداشتهاند، قبلا در این قوه اشتغال نداشتهاند و بعد از تحویل ریاست به نفر بعد از خود هم به این قوه بازنگشتهاند. با این اوصاف، ریاست قوه قضائیه نه به دانش حقوق نیازی دارد و نه به تجربه قضائی. چون میتوان بدون اینکه لحظهای قضاوت کرده باشیم یک شبه رئیس قوه شویم. یعنی در حد ریاست دادگستری یک بخش هم تجربه نداشتهایم، اما حالا مسوولیت دستگاه عریض و طویل حقوقی را به عهده میگیریم.

مشکل مهم دیگر قوه قضائیه حکومت جمهوری اسلامی، سیاسی بودن آن است. یعنی در جمهوری اسلامی در ظل ولایت مطلقه فقیه، قوه قضائیه مجری منویات ولی فقیه است، نه مجری مُرّ قانون. برای همین هم میبینیم که مدتها به زندانی فشار میآورند تا بر خلاف واقع به آن چیزی که ولی فقیه در خطبههای نمازجمعه دیکته کرده است اعتراف کنند. بعد هم تقّش در میآید و معلوم میشود که قتلهای زنجیرهای بر خلاف اعترافات صریح متهمین، کار جاسوسهای صهیونیست نبوده است. بلکه کار برادران غیرمحترم وزارت اطلاعات بوده است. ادامه محاکمات اخیر نشان خواهد داد که قوه قضائیه جمهوری اسلامی کماکان مصلحت نظام را بر قانون و واقعيت ترجیح میدهد یا اینکه با آزادی زندانیان بیگناه به اشتباه استراتژیک خود اعتراف کند.

نکته چهارم و آخر درباره قوه قضائیه این است که این قوه زیر نظر مستقیم ولیفقیه اداره میشود و ظاهرا هیچیک از روسای قوه قضائیه در دو دهه اخیر تمام این قوه را تحویل نگرفتهاند. هرچند قانونا مسوول تمام نهادهای قضایی بودهاند. به شکل مشخص دادگاههای سیاسی و مطبوعاتی و دادگاه ویژه روحانیت و دادستانی تهران مستقیما توسط مقام رهبری اداره شدهاند. بنابراین رئیس قوه قضائیه صرفا بخشهای باقیمانده یعنی مرافعات خصوصی مردم را اداره میکرده است، بنابراین شخص ایشان مسوول خوب و بد وقایعی که در حوزههای سیاسی، مطبوعاتی، روحانیت و نیز دادستانی تهران رخ داده هستند و دادستان و مسوولان قضائی این بخشها به احدی جز رهبر پاسخگو نیستند و اکثر قریب به اتفاق نارضایتیهای مردم هم دقیقا از همین بخشهاست.

باید اصلاح را از قوه قضائیه شروع کرد و باید دانست که صرفا با به زبان راندن واژه عدالت جامعه سالم نمیشود. اجرای عدالت باید از بالاترین مقامات شروع شود. آنها محق به دیگران هستند تا به قانون گردن بنهند.


برای تداوم راه اصلاحاتی که تا این حد ضروری و حیاتی به نظر میرسد، چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟


پافشاری و استقامت رهبران جنبش سبز بر مطالبات اولیه که همانا غصبی بودن ریاست جمهوری و به تبع آن عدم مشروعیت دولت و نیز مجلسی که با پذیرش نتیجه انتخاباتی فرمایشی نمایندگی ملت را از دست داده است، جزء مهمترین فاکتورها برای تداوم راه این جنبش عدالتخواهانه و حق طلبانه است. قوه قضائیه نیز ظرف چند روز آینده نشان خواهد داد که مطیع اوامر مافوق خود است یا مجری عدالت. صداوسیما هم که تکلیفش معلوم است. مگر فساد معنایی جز آنچه این روزها در رسانه به اصطلاح ملی شاهدش هستیم، هم معنایی دارد؟ بنابراین باید بر این امر واقف بود و پای فشرد که همه قوای اصلی کشور فاسد شدهاند و نیاز به اصلاح ساختاری دارند.

تکیه بر اینکه نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان به وظایف خود عمل نمی کنند، قوه قضائیه به اولیات آئین دادرسی پشت پازده است. جا انداختن اینکه حکومت ایران بیشترین قانونستیزیها را داشته است. پیگیری آزادی بیقید و شرط تمام زندانیان سیاسی و معرفی اسامی شهیدان سه ماه اخیر. تکیه بر اینکه ملت ایران اغتشاشگر و فتنهگر نیست، خواهان اجرای عدالت و قانون است و به شیوه اداره کشور معترض است. انتظار مردم از رهبران جنبش سبز بسیار گسترده است. آنان نیز تاکنون خوب مقاومت کردهاند، اما سرعت تحولات تحرک و ابتکار بیشتری میطلبد. البته کار آسان نیست. اجازه دهید در این زمینه در فرصت دیگری مشروحتر سخن بگویم.

این نکته را هم باید از یاد نبریم که کسانی که به ثروت و قدرت رسیدهاند، به این آسانیها صندلی ریاست را تحویل مردم نمیدهند، لذا باید خودمان را برای روزهای سختتری آماده کنیم. من در افق دور، پیروزی ملت را میبینم، اما در آینده نزدیک باید کمربندها را محکمتر ببیندیم؛ چرا که روزهای سختتری در پیش خواهیم داشت.

از دوستان موج سبز آزادی به خاطر ابتکارات و تلاشهای صمیمانهشان تشکر میکنم. امیدوارم این ابرهای سیاه ظلم بهزودی به همت شما جوانان به کناری رود و تابش خورشید حقیقت را در آیندهای نه چندان دور در کشور عزیزمان شاهد باشیم.