( از دوستان همکلاسی پدرم بود و ما عمو علی صداش میکردیم)
علی پروین را که خیلی جوان بود در همان بولینگ عبده به خاطر دارم که ما میدویدیم تا عکسی باهاش بگیریم و تو مدرسه پزی بدیم به برو بچه ها روزگاری بود پرسپولیس عشق ما بود و هست.
حتی الان که پنجاه بهار رو سپری کردم هم بازی پرسپولیس و بردش همان هیجان را برایم ایجاد میکند و با هر گلی که تیم میزنند به هوا میپرم و کلی حال میکنم مخصوصا وقتی با بچه ها میشنیم و بازی را تماشا میکنیم.
اما واقعیتش را بخواهید امسال اصلا بازی های لیگ ایران برایم جذابیت ندارد وقتی ان صحنه های جانکاه را به خاطر میاورم
وقتی ان صورت های جوان ده ها یا صد ها نفر مثل ندا مثل سهراب وترانه موسوی و بقیه بچه ها که توسط این جلاادان ادمکش در خون خودشان غلطیدند و یا چند هزار نفری که در بازداشتگاه های این جانیان شگنجه شدند یا مورد تجاوز قرار گرفتند.
من واقعا نمیدونم چند تا از این بچه ها که تو کهریزک بودند و مورد تجاوز قرار گرفتند پرسپولیسی بودند و چند نفرشان استقلالی!
ولی جائی خواندم ترانه موسوی عاشق رنگ آبی بوده است
من نمیدانم چند نفر از جان باختگان جنبش اخیر طرفدار پرسپولیس بودند و چند نفرشان طرفدار استقلال ولی میدانم همه
انهاعاشق ایران بودند و برای آزادی وطن جان خود را فدا نمودند بنابراین به احترام روح بزرگشان من تا آزادی ایران از این حکومت قرون وسطائی فقط ایرانی میمانم
همه با هم به استادیوم آزادی میرویم و تا طلوع خورشید آزادی همه مان فقط ایرانی هستیم
استادیوم آزادی را روی سر دیکتاتور خراب میکنیم
امسال نه پرسپولیس تیم من است و نه استقلال تیم تو
امسال ایران تیم همه ماست اول باید آزادش کنیم از شر این حیوان صفتان ضد ایرانی و
بعدش بر میگردیم تو استادیوم واقعا آزادی و من پرسپولیسی میشوم و تو استقلالی
جشن پیروزی را ان روز میگیریم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر